با مطالعۀ برخی کتابهای طبی قدیم همچون «الحاوی» رازی، «القانون» ابنسینا، «الجامع» ابنبیطار و «الصیدنه» بیرونی بارها با واژههای «خوز» و «خوزی» در عبارتهای مختلف و با ساختارهای گوناگون روبرو میشویم. عبارتهایی مانند «قال الخوزی»، «قال الخوز»، «قالت الخوز»، «قال الخوز قاطبه»، «اجتمعت الخوز علی» و ... دلالت بر فرد یا گروه و یا مکتبی خاص میکند که دیدگاههای خاصی در زمینهی طب و داروسازی ارایه نموده است.
از شواهد بدست آمده، چنین به نظر میرسد که خوزیان پزشکانی از جندیشاپور بودهاند که همگام با دیگر جندی شاپوریان از دیرباز به فعالیتهای علمی و تحقیقاتی در زمینهی طب و داروسازی مشغول بوده و مکتب طبّی مستقلی داشتهاند. آنها اقدام به ارایهی دیدگاههای جمعی و یا انفرادی در کتابهای پزشکی خود مینمودند. نام برخی از کتابهای ایشان با عناوین «کناش الخوز»، «جامع الخوز» و «شوسماهی للخوز» در کتابهای پزشکی کهن آمده است.
در این تحقیق بر آنیم که با تکیه بر مستندات به دست آمده به معرفی خوزیان و جایگاه ارزشمند ایشان در عرصهی پزشکی، در جندیشاپور بپردازیم.