ابنسینا و محمدبنزکریای رازی هر دو از بزرگترین پزشکان صاحبسبک عصر طلایی علم در جهان اسلام بهشمار میروند. علیرغم پیروی تقریبی هر دوی آنها از طب جالینوسی و اخلاطی، شاهد اختلافنظر در روشها و نظریات این دو هستیم. بهطور کلّی، این نظر پذیرفته شده که محمّدبنزکریای رازی بهای بیشتری به تجربه داده و متقابلاً ابنسینا به روشهای نظری روی آورده است. حال آنکه هر دو پزشک چون سلف خود جالینوس، علاوه بر پزشکبودن، فیلسوف نیز بودهاند. هدف این مقاله، روشنشدن منشأ اختلاف روش این دو در ارتباط با فلسفۀ طبیعیشان است. در این مقاله با رویکردی تحلیلی متنمحور، بنیان نظری فلسفۀ طبیعی آنها با استفاده از منابع موجود یعنی کتب و رسایلشان در طبیعیات تحلیل شده و سپس امکان درستی فرضیۀ برداشتشده از متون طبیعیات آنها در کتب پزشکیشان بررسی میگردد. با توجه به اینکه رازی در فلسفۀ طبیعی، پیرو نظریۀ اتمگرایانه بوده است، این دیدگاه به طرد غایتانگاری و ذاتگرایی در فهم طبیعت میانجامد. درنتیجۀ این رویکرد، در تحلیل مسائل طبیعی، کمتر به متافیزیک و بیشتر به تجربهگرایی روی آورده است. این روند برخلاف دیدگاه ابنسینا است که با باور به حرکت پیوسته و نظریۀ صورت و ماده، نگرشی ذاتگرایانه و غایتمدار را در طبیعت دنبال کرده که در پی آن، او به تحلیل متافیزیکی در کاوش مسائل طبیعی سوق داده شده است. در نهایت اختلاف روش ایندو در نگارش کتب پزشکی نشئتگرفته از فلسفۀ طبیعی متفاوت این دو و نگاه متفاوتشان به مبادی طبیعیات است.
Eftekhari B. The Contrasting views of Rhazes and Avicenna on motion theory and its reflection
on their medical approaches. jiitm 2022; 13 (1) :75-90 URL: http://jiitm.ir/article-1-1496-fa.html
افتخاری بنفشه. تقابل رازی و ابنسینا در نظریۀ حرکت
و انعکاس آن در رویکرد پزشکی. مجله طب سنتي اسلام وايران. 1401; 13 (1) :75-90