جغرافیای پزشکی، شاخهای از جغرافیای انسانی است که سخت متأثر و پای بند همه جانبهی جغرافیای طبیعی است، زیرا در این رشته از جغرافیا، شناخت تأثیر عوامل طبیعی «آب و هوا، شدّت و جهت وزش باد، تابش آفتاب، تشعشعات رادیواکتیو طبیعی، ارتفاع منطقه، بافت و جنس و ترکیبات و اجزاء متشکلهی خاک، پوشش گیاهی و انواع موجودات زنده، کیفیت و کمیّت آب» بر پیکر انسان مد نظر است.
جغرافیای پزشکی در بستر جغرافیا به مطالعه میپردازد؛ یعنی همیشه متکی بر زمین است و بیشتر به مطالعهی پراکندگی جغرافیایی و علل بروز و شیوع بیماریهایی مبادرت میورزد که به نحوی متأثر از شرایط محیطی میباشد. در این دانش، سه عامل: محیط «با تمام ابعادش»، انسان و بیماری به صورت مجزا و در رابطه با هم مورد مطالعه قرار میگیرند. وظیفهی جغرافیدان پزشکی؛ کشف کانون بیماری، تعیین پراکندگی جغرافیایی بیماری، تعیین علل و عوامل جغرافیایی که موجب بروز و انتشار بیماری میگردد و بالاخره تعیین رابطهی علّت و معلولی بین عوامل و شرایط جغرافیایی و بیماری است. نظریات و عقاید پزشکی قدیم و برخی از علمای این طب نظیر ابن سینا، در خصوص موارد یاد شده در این مقاله تشریح شده است.