۸۷ نتیجه برای پزشکی
فرید قاسملو،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده
اکنون بیش از نیم قرن از مطالعات مربوط به تاریخ پزشکی در ایران و ارائه مقالاتی که رویکرد نوین و دانشی" به تاریخ پزشکی دارند، میگذرد رویکردی که با پژوهشهای دکتر نجم آبادی و سایرین آغاز شد. اما اکنون، در حالی که خوشبختانه در ایران سنت مقالهنویسی دراین زمینه به وجود آمده، به نظر میرسد که لازم است رویکرد جدیدی در این مسیر آغاز گردد که ضمن برخورداری از دانش نظر تئوریک)، منجر به تولید نگرشهای جدیدی نیز در زمینه مطالعات تاریخ پزشکی شود. فصل نامه طب سنتی اسلام و ایران فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، خوشبختانه این وظیفه را پذیرفته است که بخشی از مقالات آن، با اقتراحی به مطالعات و بحثهای پایهای درباره چرایی و چگونگی تاریخ پزشکی ایران اختصاص یابد و مقاله حاضر، نخستین گام در این زمینه به حساب میید. این مقاله سعی دارد تا به سؤالاتی از این دست پاسخ دهد که مهمترین ویژگی مورخان تاریخ پزشکی چیست؟ ساز و کارهای آن کدامند و اساسیترین دغدغههای تاریخ پزشکی در ایران امروز چه میتواند باشد؟
دکتر محمد حسین عزیزی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
تاریخ پزشکی شاخهای از تاریخِ علم است که پیشینهی پیدایش، سیر و دگرگونی دانش و حرفهی پزشکی را ارزیابی میکند. روشن است با بررسی دقیق عوامل موثر بر رشد و توسعهی دانش و حرفهی پزشکی و موانع آن در دورههای مختلف تاریخی، میتوان برای ارتقاء جایگاه علمی آن در کشور گامهای دقیقتری برداشت. انجام پژوهش در زمینهی تاریخ پزشکی، مانند بررسیهای مشابه مستلزم پیروی از اصول علمی پذیرفته شدهای است. مهمترین مراحل اینگونه پژوهشها عبارتند از: انتخاب موضوع، طرح پرسش دربارهی موضوعی که دربارهاش تحقیق صورت میگیرد، شناسایی منابع مرتبط معتبر، بحث و تفسیر دادهها و بالاخره نتیجهگیری. در این مقاله، پس از اشارهای مختصر به جایگاه تاریخ و اهمیّت تاریخ علم و تاریخ پزشکی، روش انجام پژوهش در تاریخ پزشکی و مشکلات آن به اختصار بیان میشود.
فریبرز معطّر، هادی معطّر،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
دین مبین اسلام اهمیت ویژهای برای نگهداری سلامت جسم و روح انسان قایل است و روایات متعددی در زمینهی پزشکی و حفظ سلامتی از ائمهی اطهار نقل شده است. در گذشته در کلیهی کشورهای اسلامی تنها کسانی میتوانستند به کسوت محترم پزشکی درآیند که در زمینهی حکمت، الهیّات، عرفان و منطق مطالعه و دست داشته و لقب حکیم را احراز کرده بودند.
داروپزشکان اسلامی بنیانگذاران اخلاق پزشکی در مشرقزمین بودهاند و خود نیز عامل بهآن بوده و پیوسته در برخورد با بیماران به مبانی اخلاق پزشکی اسلامی توجه داشته و آنرا بهطور کامل رعایت مینمودهاند. ابوبکر محمّدبن ذکریای رازی در کتاب حاوی و منصوری، شیخالّرئیس ابوعلیسینا در قانون، ابوبکر احمد خوینی در هدایه المتعلّمین و سیّداسماعیل جرجانی در ذخیرهی خوارزمشاهی و سایر آثار پزشکی و عرفانی خود، به مبحث اخلاق در پزشکی توجّه خاص مبذول داشتهاند. در این مقاله مروری بر نظرات و آراء دانشمندان اسلامی در مورد اخلاق پزشکی خواهیم داشت.
منیژه عبدالهی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
مطالعهی کتاب اوستا، گذشته از جلوههای اساطیری پزشکی، نشان دهندهی وجود نوعی پزشکی و بهداشت در ایران باستان میباشد که در قیاس با دنیای قدیم پیشرفته محسوب میشده است. در دورهی هخامنشی سه مرکز آموزش پزشکی در ری، همدان و تخت جمشید به همراه بیمارستانهایی در جنب آنها، برقرار بوده است و در دورهی ساسانیان با تاسیس مدارس پزشکی جایگاه علوم پزشکی مستحکمتر شد و به صورت جریانی قدرتمند تا دوران اسلامی ادامه یافت.
در دوران اسلامی کتابهایی چون «الحاوی» زکریا و «قانون» ابوعلیسینا شهرتی جهانگیر یافت. از حدود قرن چهارم هجری به موازات آثار طبّی تدوین شده به عربی، کتابهای ارزشمندی به زبان فارسی نگاشته شده است که قدیمیترین آنها کتاب هدایه المتعلّمین فی الطب، تألیف ابوبکر ربیع بن احمد الاخوینی (وفات ۳۷۳ هـ .ق.) میباشد و بهدنبال آن آثاری همچون «الابنیه عن حقایق الادویه» از موفق الدین ابومنصور هروی در زمینهی گیاهداروشناسی با نظمی ستودنی نوشته شد. دیگر کتاب پزشکی معتبر زبان فارسی، ذخیرهی خوارزمشاهی اثر سیّد اسماعیل جرجانی (۴۳۴-۵۳۱ هـ.ق.) است که در واقع دایرهالمعارف پزشکی میباشد که در ده جلد تألیف گردید. جرجانی همچنین کتاب «خفی علایی» را در دو جلد و در قطع مطول نگاشت تا به ویژه در سفرهای نظامی به راحتی قابل حمل باشد. در نوشتار حاضر تلاش شده است تا ضمن بررسی و تحلیلی کوتاه از تاریخ پزشکی در ایران، با نگاهی دقیقتر به ساختار رابطهی پزشک و بیمار توجه گردد. برای دستیابی به این خواسته، متن کتاب خفی علایی از منظرهای مختلف معنایی، زبانی، ساختمان دستوری، ساخت واژگانی و نشانه شناسی، مطالعه گردید. سپس با توجه به نظریهی"تحلیل انتقادی متن"، ویژگیهای شخص بیمار در متون پزشکی از جنبهی هویّت، موقعیت اجتماعی و نیز جنسیّت بیمار، مورد تحلیل قرارگرفت.
علی ولینژادی، مهرداد کریمی، محمد رضا شمس اردکانی، حمید بورقی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: این پژوهش به دنبال امکانسنجی انعکاس مفاهیم طب سنّتی ایران در ساختارِ ابَراصطلاحنامه و شبکهی معناییِ نظام زبان واحد پزشکی (Unified Medical Language System) UMLS جهت انعکاس پتانسیلهای طب سنّتی ایران- در سطحِ مفاهیم- در یک پارادایم جهانی است.
روشها: روش پژوهش این طرح دارای سه بخش تحلیل سیستم، تحلیل سندی و طراحی سیستم است. در بخش اوّل، نظام زبان واحد پزشکی (یو ام ال اس) جهت شناسایی ساختار کلی آن و نیز شناسایی دقیق موارد خلاءهای آن در مورد مفاهیم طب سنّتی ایران، مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش دوّم، متون و منابع اطلاعاتی مربوط به مفاهیم طب سنّتی ایران مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفت و از هر کدام از ردههای کلّی این علم، نمونههایی از مفاهیم کلّی شامل: «بیماری صرع»، «نشانهی رنگ ادرار» و «داروی مفردهی سنبل الطیب» با تمامی زیر شاخههای مربوط به آنها استخراج شد. در بخش سوّم، نمونهی مفاهیم استخراج شده در قسمت دوّم، با شناسایی کلیهی مفاهیم مرتبط با آنها - از میان مفاهیم پزشکی رایجِ (غربی) ترسیم شده در ساختارِ نظام زبان واحد پزشکی - در خلاءهای مربوط به مفاهیم طب سنّتی ایران، درون ساختار ابَراصطلاحنامه و شبکهی معناییِ این نظام، گنجانده شد.
یافتهها: پیش نمونی از ساختار کلان طب سنّتی ایرانی که جایگاه آن در زبان پزشکی واحد ترسیم شده است با چگونگی تبادلات مفهومی طب سنّتی ایرانی با نظام زبان پزشکی واحد ارایه شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد دامنهی فعلی یو ام ال اس، تعداد قابل قبولی از مفاهیم مرتبط با طب سنّتی ایران را پوشش داده است. با این حال، یو ام ال اس، جایگاه و دامنهای کامل و رسمی از دانش طب سنّتی ایران ارایه نمینماید. در این پژوهش، برای نخستین بار با تکیه بر سلسله مراتب طب سنّتی ایران در بستر الگوهای بینالمللی پذیرفته شده است، ردههای کلان طب سنّتی ایرانی تحلیل شده جایگاه این دانش در زبان واحد پزشکی ترسیم گردید و شیوهی برقراری تبادلات مفهومی، بین طب سنّتی ایرانی با طب امروزی جهان، مورد تحلیل قرار گرفت
موسی اکرمی، هادی صمدی،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
عقلانیت انتقادی، نگرشی در شناخت شناسی و فلسفهی علم است که بر طبق آن هر گزارهی معرفتی به طور عام و هر نظریهی علمی به طور خاص را میتوان به گونهای عقلانی نقادی کرد و آنها را، در صورت برخورداری از محتوای تجربی، میتوان، با قرار دادن در معرض آزمایشها و مشاهدات گوناگون، مورد آزمون تجربی قرار داد تا صدق احتمالی آنها تأیید یا کذب آنها معلوم گردد. در عقلانیت انتقادی انسانها پس از مواجهه با مسألهای خاص اقدام به ارایهی راه حلهایی میکنند، و هرچه تکثر راهحلها بیشتر باشد امید به یافتن راه حل مناسبتر افزایش مییابد. یکی از دغدغههای علاقه مندان به هر فلسفهی خاص، برای نمونه فلسفهی پزشکی، این است که آیا بررسی و تأیید روشها و نظریهها در آن رشته خاص در چارچوب عقلانیت انتقادی امکانپذیر است؟
در سخن گفتن از فلسفهی دانشی به نام پزشکی در جهان اسلام، میتوان از یک سو «فلسفهی پزشکی» اسلامی و از سوی دیگر فلسفهی «پزشکی اسلامی» را طرح کرد. نگارندگان، ضمن قایل نبودن به «فلسفهی پزشکی» واحدی در جهان اسلام، و در عین حال با قایل شدن موجودیتی برای سنّتی به نام «پزشکی اسلامی» (علی رغم ناهمسانیهای درونی)، میپذیرند که میتوان از فلسفهی «پزشکی اسلامی» سخن گفت. در این صورت میتوان عناصر فلسفهی این پزشکی را بر شمرد و در چارچوب عقلانیت انتقادی به تبیین تایید روشها و نظریههای این پزشکی از یک سو و به نقد آنها از سوی دیگر پرداخت. پزشکان جهان اسلام با گردآوری دانشنامههای پزشکی گوناگون و دسترسی به راهحلهای متنوع برای درمان انواع بیماریها، ارزیابی نقادانهی شیوههای درمانیِ متفاوتِ موجود در سنّتهای پزشکی مختلف، تلاش در راه تأسیس بیمارستانهای بزرگِ برخوردار از امکانات لازم برای آزمون هر چه دقیقتر بیماریها در شمار هر چه بیشتری از بیماران، بهکارگیری برخی از شیوههای بهتر تشخیص و درمان در آن بیمارستانها، و ایجاد نظامهای کارآمد آموزشی، مددکاری و حقوقیِ خاص پزشکی نمونهی ارزشمندی از پایبندی به گونهای عقلانیت انتقادی را به نمایش گذاشتند و در برخورد با شیوههای درمانی گوناگون برای بیماریهای خاص و با برخورداری از امکانات موارد آزمایشی هر چه بیشتر به شانس فزآیندهای برای یافتن درمان مناسب دست یافتند.
محمد مهدی احمدیان عطاری، محمود مصدق،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
«ادویه جدیده» اصطلاحی است که عقیلی خراسانی در وصف تعدادی از مفردات کتابهای دارویی خود به کار برده است. وی این اصطلاح را به داروهایی اطلاق نموده است که در طب سنّتی سابقهی مصرف نداشته و از خارج وارد میشدهاند. پژوهش پیرامون «ادویه جدیده» اگرچه دارای ارزش تاریخی است (مثلاً چگونگی تجارت داروها در گذشته)، در عین حال نشان دهندهی رویکرد اطبای سنّتی در مواجهه با پزشکی و داروسازی غربی نیز میباشد. در این پژوهش، اصطلاح «ادویه جدیده» در دو کتاب دارویی عقیلی خراسانی «مخزن الادویه و قرابادین کبیر» جستجو شد و سپس نام علمی، طبیعت، منبع تهیه و بخش مورد استفادهی گیاه یا حیوان در تهیهی دارو مورد بررسی قرار گرفت. ۲۷ دارو ذیل عنوان «ادویه جدیده» یافت گردید که برای ۱۶ مورد از آنها تعیین نام علمی میسر شد. طبیعت اکثر این داروها گرم و خشک تعیین شدهاند و در چند مورد نیز بین اطبای سنّتی اختلاف نظر وجود داشته است. تعیین طبیعت این داروها بیشتر با تکیه بر مورد مصرفشان در سیستمهای درمانی خارجی بوده و البته از روشهای متداول طب سنّتی یعنی قیاس و تجربه نیز استفاده شده است. منبع تهیهی ۷ مفرده، ارض جدید (آمریکا)؛ ۶ مفرده، زیربادات (نزدیک ونزوئلای امروزی) و بقیه چین و بعضی بلاد دیگر بوده است. این تحقیق نشان میدهد استفاده از داروهای دیگر سیستمهای درمانی در کنار داروهای طب سنّتی ایران برای عقیلی خراسانی امری قابل پذیرش بوده است. تلاش برای تعیین طبیعت این داروها نشان دهندهی امکان هماهنگسازی این داروها با سیستم دارویی و درمانی طب سنّتی بوده است. با توجه به شرایط مشابهی که امروزه طب سنّتی در مواجهه با پزشکی نوین دارد، پیشنهاد میشود با بررسی مزاج داروهای جدید و بررسی مکانیسمهای سنّتی اثربخشی آنها، امکان تلفیق و استفادهی همزمان طب سنّتی با سیستمهای نوین درمانی بررسی شود.
حسین کیانی، مجید نیمروزی، مریم پارسایی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
طب اسلامی در سیر تکاملی خود توسط پزشکان مختلف دچار تغییرات و تحولات فراوان گردیده است. تاریخ طب در ایران نیز پس از اسلام همراه طب اسلامی به روند خود ادامه داد و پزشکان نامآوری را به جهان هستی معرفی نمود. یکی از این بزرگان «حکیم عمادالدین محمود بن مسعود شیرازی» از مشهورترین طبیبان بزرگ و برجستهی ایران در دورهی صفویه و پزشک دربار شاه طهماسب است. مقالهی حاضر پس از مقدمهای کوتاه در تاریخ پزشکی تا دوران نویسنده، به معرفی و بررسی شخصیت علمی عمادالدین محمود شیرازی میپردازد و با تقسیم آثار وی به داروسازی و پزشکی، آثار او را معرفی مینماید. آثار به جا مانده از عمادالدین محمود شیرازی در زمینهی پزشکی و داروسازی نشان دهندهی تلاشهای ارزندهی وی در تشخیص درمان بیماریهایی چون آتشک، افیونیه، پادزهر، بیخ چینی و... است. البته بخش عمدهی آثار این دانشمند به داروشناسی اختصاص دارد. مهمترین اثر عمادالدین در پزشکی، شرح بیماری «آتشک» است که در همان ایام به ایران راه یافته بود. از آثار ارزشمند او در حوزهی داروشناسی، نگارش نخستین رسالهی فارسی است که به طور کامل به سنگ بزوار (پادزهر) اختصاص دارد.
حوریه محمدی کناری، سید کامران سلطانی عربشاهی، شعله بیگدلی، محمد رضا شمس اردکانی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: با توجه به گسترش روزافزون پزشکی مبتنی بر شواهد در جوامع علمی، طب سنّتی ایران که به تازگی وارد محافل دانشگاهی کشور شده است ناگزیر باید با به کارگیری شواهد علمی معتبر، کارایی و اثربخشی خود را اثبات نماید. لذا این مطالعه به منظور تبیین مفهوم استناد به شواهد در طب سنّتی ایران از دیدگاه صاحب نظران این رشته پرداخته است.
روشها: این پژوهش کیفی به روش مصاحبهی انفرادی و رودررو، دیدگاه صاحب نظران طب سنّتی ایران را در مورد مفهوم استناد به شواهد در طب سنّتی ایران بررسی مینماید. در این مطالعه نمونهگیری به صورت هدفمند بود و ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبهی نیمه سازمان یافته با تعدادی سوال باز بود که توسط پژوهشگر پرسیده شد.
یافتهها: در این مطالعه ۴ درونمایهی اصلی ضرورت انجام پژوهش و مستند نمودن طب سنّتی، مفهوم استناد به شواهد در طب سنّتی ایران، محدودیتهای استناد به شواهد و تفاوت پژوهش در طب سنّتی با طب مدرن بررسی گردید.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، توجه به استناد به شواهد در طب سنّتی ایران و به کارگیری شواهد و منابع معتبر جهت اثبات کارایی و اثربخشی این رشته امری ضروری میباشد.
سید مهدی موحد ابطحی، محمود بابائیان، مهدی برهانی، محمد رضا حاجی حیدری، احمد رضا شریفی علون آبادی، محمد مظاهری، مریم یاوری، مهین الصاق، پیمان ادیبی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
طب سنّتی ایرانی نظام جامع طبی است که به نوعی از پزشکی کنونی متمایز میباشد. پاسخ به این پرسش که چرا و چگونه طب سنّتی ایرانی نظام پزشکی جامعی محسوب میشود، نیازمند تبیین بنیانهای فلسفی طب سنّتی در حوزههایی است که با دانش پزشکی و با حرفهی طبابت یا عمل بالینی مرتبط باشند. این مقاله با رویکردی منطقی و فلسفی (و نه رویکردی تاریخی) به تحلیل «استدلال علمی» در طب سنّتی ایرانی میپردازد که نتایج آن در حوزهی فلسفهی پزشکی (به عنوان یکی از فلسفههای مضاف) جای دارد. تفاوت نظام فکری حاکم بر طب سنّتی و پزشکی نوین، نحوهی رویکرد به انسان، حیات و سلامت، شناخت مفاهیم بنیادین مانند سلامت و بیماری و درمان، نظریه پردازی دانش طبی و به کارگیری استدلال قیاسی یا استقرایی از جمله مباحثی هستند که این مقاله به آنها میپردازد. در این مقاله سعی گردیده است تا نشان داده شود که چگونه نظام فکری طب سنّتی ایران بر اصول تشخیص، منطق تصمیمگیری بالینی، سطوح مختلف تدبیر بیماری، فرضیهسازی و آزمون فرضیه در تجارب بالینی تأثیر گذاشتهاست.
محمود بابائیان، مهدی برهانی، محمد رضا حاجی حیدری، احمد رضا شریفی علون آبادی، مهدی الصاق، مریم یاوری، محمد مظاهری، محمد علی کمالی، مجید آویژگان، پیمان ادیبی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مکتب طب سنّتی ایران دارای مبانی قوی استدلالی میباشد که با کمک گرفتن از تجربه و قیاس و بر اساس عملکرد طبیعت بدن در جهت درک و توضیح بسیاری از علایم و نشانهها تلاش نموده است. دستگاه گوارش بخصوص معده در مکتب پزشکی ایرانی از اهمیّت ویژهای برخوردار میباشد و دقّت در پیشگیری و درمان بیماریهای معده در درمان بسیاری از بیماریهای بدن همواره مورد توجه بوده است. در معاینه و بررسی بیماریهای دستگاه گوارش، پزشک باید درک صحیحی از علم تشریح و ارتباط بین اندامها داشته باشد. همچنین بر اساس مکتب پزشکی ایرانی، طبیب علاوه بر اطلاع صحیح از علم تشریح، برای درک صحیح بیماریها و علایم آن میبایستی بر مبانی نظری طب بخصوص امور هفت گانهی طبیعیّه تسلّط کامل داشته باشد تا بتواند با استفاده از آن توضیح منطقی برای ارتباط بین علایم بیماری برقرار نماید. بر اساس نظریهی مکتب پزشکی ایرانی، امور منسوب به طبیعت بدن یا امور طبیعیّه شامل ارکان، مزاج، اخلاط، اعضاء، ارواح، قوا و افعال میباشند. مقایسههایی مابین این مباحث در مکتب طب ایرانی و طب سنّتی چین نیز در مقاله ذکرشده است.
مریم یاوری، محمد مظاهری، مهدی برهانی، محمد رضا حاجی حیدری، محمود بابائیان، محمد علی کمالی، مهین الصاق، مجید آویژگان، علیرضا قنادی، پیمان ادیبی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
بیماری ریفلاکس معده به مری با علامت سوزش سردل و به واسطهی عوامل آناتومیک و عملکردی نارسایی اسفنکتر تحتانی مری رخ میدهد. در پزشکی سنّتی ایران سوزش سردل بیشتر با عبارت حرقت معده ذکر شده است و سه دسته علّت در ایجاد آن موثر دانسته شده است. عامل اوّل مصرف غذاهای غلیظ و دیرهضم میباشد که با اصلاح شیوهی زندگی و رعایت قوانین تغذیه این مورد اصلاح میشود. دستهی دوّم به علّت وجود رطوبت خام در قسمتهای ابتدایی معده ایجاد میگردد که داروهای منضج و مسهل بلغم برای این بیماران موثر است و دستهی سوّم حالتی است که خلط سوداوی از طحال بیش از حد لازم به قسمتهای بالایی معده ریزش نماید که در این حالت مرطبات برای بیمار تجویز میگردد. با توجه به شیوع بالای سوزش سردل، انجام مطالعات کارآزمایی بالینی جهت بررسی مطالب ذکر شده در پزشکی سنّتی ایران و معرفی آن به پزشکان در راستای ارتقای روشهای درمانی این بیماری توصیه میگردد. در این مقاله سوزش سر دل و ریفلاکس با مباحث مربوطه در طب نوین و نیز طب سنّتی چین مقایسه شده است.
مهین الصاق، فاطمه هادی زاده، محمد مظاهری، مریم یاوری، محمود بابائیان، احمد رضا شریفی علون آبادی، مهدی برهانی، محمد رضا حاجی حیدری، علیرضا قنادی، مجید آویژگان، پیمان ادیبی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
یبوست از شایعترین شکایات گوارشی است. بیش از یک هفتم جمعیت بالغین جهان از یبوست مزمن شاکی هستند. عوامل متعددی زمینهی ایجاد یا تشدید یبوست را فراهم مینمایند. در طب نوین معیارهای مشخص و نسبتاً دقیقی برای تعریف یبوست ذکر گردیده و بعضاً درمانهایی ارایه شده است. در طب سنّتی از یبوست با عناوینی مانند حصر (hasr)، قبض شکم و اعتقال بطن نام برده شده است و نوع خاصی از یبوست که همراه با درد میباشد نیز قولنج نامیده شده است. به نظر میرسد بررسی تطبیقی فیزیوپاتولوژی و درمانهای یبوست در طب نوین و طب سنّتی ایران و بهرهمندی از آثار روشهای مختلف درمانی در کنار یکدیگر بتواند به ارایه راهکارهایی با هزینه اثر بخشی بیشتر در درمان این بیماری بیانجامد. هدف از این مطالعه، بازخوانی دانش ذکر شده در طب سنّتی ایرانی دربارهی اختلال یبوست و بررسی امکان تطبیق تعاریف، علّت شناسی و تدبیر این بیماری در مکتب طب سنّتی با موارد متناظر خود در پزشکی امروزی است. برخی نظرات برگرفته از مبانی طب سنّتی چین نیز در مورد یبوست ذکر شده است.
سید صادق حسینی اشکوری، یوسف بیگ باباپور،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
یکی از آثار مهم ابن نفیس و به عبارتی تنها اثر او در چشم پزشکی، کتاب المهذّب فی الکحل المجرّب است. این کتاب در یک مقدمه و دو بخش شامل قواعد نظری و عملی چشم پزشکی، فروع این فن و داروهای مفرده و مرکبه امراض چشم و طریقهی ساختن آنها است. ابن نفیس در این کتاب به مباحث علمی بینایی (ابصار) وارد شده و ضمن طرح و ردّ نظریهی دانشمندان پیش از خود، نظریههای جدیدی مطرح نموده که در زمان خود بدیع و از هر حیث علمی بوده است. نظریهی بینایی وی در تکامل نظریهی ابن هیثم است، ضمن آن که نظریهی دانشمندان دیگر را نیز عیناً طرح و ایرادات وارده بر هر یک را مورد بحث قرار داده و آن را در ده فصل بسط داده است. علاوه بر آن وی به نوبهی خود نظریههای تازهای دربارهی بیماریهای چشم و پلک و نیز دوبینی (احولی) دارد. در این مقاله، که نسخهی خطی کتاب مزبور، با تکیه بر مباحث نشأت الحمارنه و شریفه رجب نگارش یافته، سعی بر آن شده است تا ضمن بررسی فصول و بخشهای مختلف این کتاب بر اساس نسخهی عکسی موجود آن در مرکز احیاء میراث اسلامی (قم)، به نظریهی بینایی ابن نفیس به همراه مقایسهی آن با نظریهی پیشینیان پرداخته شود و نویافتههای وی مشخص گردد.
غلامرضا کرد افشاری، حوریه محمدی کناری،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
نیاکان ما پایهگذاران اصلی شاخههای مهمی از علوم به ویژه پزشکی و آموزش آن در دنیا بودهاند. در گذشته دانش پزشکی در طب سنّتی به دو بخش نظری و عملی تقسیم میشد که آموزش هر کدام در جایگاه خاص خود صورت میگرفته است. استفاده از سخنرانی در حلقههای کوچک، پرسش و پاسخ، حل مسأله، آموزش بر اساس جدول و الگوریتم و استفاده از شعر جزء شایعترین شیوههای تدریس بوده است. آموزش دروس عملی در بیمارستانهای آموزشی درمانی صورت میگرفت. گاهی دروس نظری نیز در بالین بیمار تدریس میشد. همچنین نوشتن پایاننامه و امتحان جامع نهایی برای دریافت گواهینامه پزشکی الزامی بود.
دانشمندان ایرانی با تلفیقی از روشهای آموزش دروس تئوری، هم بر میزان یادگیری و هم به خاطر سپاری دانشجویان توجه داشتهاند چرا که ایجاد توانایی برای احراز وظایف اجتماعی پس از فراغت از تحصیل از جمله مسایلی است که در باب آداب تعلیم و تربیت در اسلام به آن توجه ویژه شده است. نکتهی مهمی که در گذشتهی ایران به آن بیشتر از اکنون توجه شده، آزادی تحصیل در همهی رشتهها حتّی پزشکی بوده است ولی دانشجو پس از فراغت از تحصیل باید علاوه بر نوشتن پایاننامه (رساله) از سد امتحانات جامع و پایانی عبور مینمود تا اجازهی کار و طبابت در آن رشته به وی داده میشد؛ چیزی که در آموزش فعلی پزشکی عمومی کشور ما جای خالی آن به وضوح احساس میشود.
مجید غیاث، مریم شرقی، احمد تقدیسی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
جغرافیای پزشکی، شاخهای از جغرافیای انسانی است که سخت متأثر و پای بند همه جانبهی جغرافیای طبیعی است، زیرا در این رشته از جغرافیا، شناخت تأثیر عوامل طبیعی «آب و هوا، شدّت و جهت وزش باد، تابش آفتاب، تشعشعات رادیواکتیو طبیعی، ارتفاع منطقه، بافت و جنس و ترکیبات و اجزاء متشکلهی خاک، پوشش گیاهی و انواع موجودات زنده، کیفیت و کمیّت آب» بر پیکر انسان مد نظر است.
جغرافیای پزشکی در بستر جغرافیا به مطالعه میپردازد؛ یعنی همیشه متکی بر زمین است و بیشتر به مطالعهی پراکندگی جغرافیایی و علل بروز و شیوع بیماریهایی مبادرت میورزد که به نحوی متأثر از شرایط محیطی میباشد. در این دانش، سه عامل: محیط «با تمام ابعادش»، انسان و بیماری به صورت مجزا و در رابطه با هم مورد مطالعه قرار میگیرند. وظیفهی جغرافیدان پزشکی؛ کشف کانون بیماری، تعیین پراکندگی جغرافیایی بیماری، تعیین علل و عوامل جغرافیایی که موجب بروز و انتشار بیماری میگردد و بالاخره تعیین رابطهی علّت و معلولی بین عوامل و شرایط جغرافیایی و بیماری است. نظریات و عقاید پزشکی قدیم و برخی از علمای این طب نظیر ابن سینا، در خصوص موارد یاد شده در این مقاله تشریح شده است.
مجید آویژگان، حمید رضا بهرامی طاقانکی، محمدحسین آیتی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
مکتب پزشکی ایرانی، با سابقهای چند هزار ساله، که دوران شکوفائی فرهنگ اسلامی، باعث رشد و بالندگی آن گردید، یکی از طبهای قدیمی و باستانی است که متأسفانه در حال حاضر، کمتر از انتشار جهانی بهرهمند است و در کشور های حوزه سرزمینی ایران قدیم، مانند هندوستان و کشورهای عربی، به نامهای دیگری شناخته میشود. در مقابل، طب سنّتی چینی دارای اقبال جهانی بوده و در حال حاضر دارای گستردگی و مقبولیت بینالمللی است؛ به نحوی که تمام ۵ قارهی دنیا در حال تدریس، آموزش و استفادهی درمانی از آن هستند. به نظر میرسد، پزشکی ایرانی و طب سنّتی چینی، به دلیل همجواری تاریخی، دارای برخی مفاهیم مشترک بوده و احتمالاً بر یکدیگر تأثیرات متقابلی نیز داشتهاند.
گرچه این دو مکتب طبی در مفاهیم پایه و اصولی، شباهتها و تفاوتهایی بر اساس فرهنگ ایران و چین باستان دارند، ولی آنچه اهمیّت دارد، بررسی راهبردها و مسیری است که طب چینی برای جهانی شدن طی نموده، تا از این تجربه بتوان برای گسترش پزشکی ایرانی نیز استفاده نمود. به نظر میرسد با استفاده از راهکارهای زیر این امر عملیتر گردد:
۱. جمع آوری متون قدیمی و درمانهای موجود در فرهنگ عامیانه
۲. آکادمیک نمودن آموزش طب سنّتی ایرانی
۳. انجام تحقیقات علمی در اثبات روشها و درمانها
۴. تجمیع طب سنّتی ایران و طب نوین و ایجاد مراکز درمانی ادغام یافته
۵. تسری درمانهای پذیرفته شده علمی این رشته در نظام مراقبتهای اولیه
در این مقاله ابتدا به تبیین بخشهایی از طب سنّتی چینی پرداخته و دلایل انتشار جهانی آن را نام برده میشود و نهایتاً پیشنهاد گزینش این روش و راهکار، برای نیل به هدف جهانی شدن مکتب پزشکی ایرانی ارایه خواهد شد.
فهیمه ابراهیم زاده،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
در این پژوهش به تحلیل محتوای مقالات دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران پرداخته شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن تحلیل محتوا میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تنها جلد منتشر شده دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران (جلد اول) است که حاوی ۳۸۹ مقاله میباشد و به علت محدود بودن جلدهای منتشر شده دایرهالمعارف، در این پژوهش نمونهگیری انجام نشد و کلیه مقالات جلد ۱ مورد بررسی قرار گرفت. برای گردآوری دادهها مقالات مورد مطالعه قرار گرفت و دادههای مورد نیاز در سیاهه کنترلی که براساس سؤالات اساسی پژوهش تنظیم شده بود، درج گردید. نتایج حاصل از این بررسی به این شرح است: مطالعه وضعیت پدیدآورندگان مقالات دایرهالمعارف نشان داد که اکثر آنها (۴۳/۷۵%) دارای مدرک کارشناسی ارشد میباشند و زنان (۵۲/۳۴%) بیش از مردان (۴۷/۶۶%) در تولید مقالات مشارکت داشتهاند. همچنین بیشتر پدیدآورندگان (۹۲/۱۹%) دارای ملیت ایرانی هستند. مطالعه وضعیت مقالات دایرهالمعارف نشان داد که از ۳۸۹ مقاله مورد بررسی، ۳۷۰ مقاله (۹۵/۱۲%) تألیف و ۱۹ مقاله (۴/۸۸%) ترجمه بوده است؛ از این بین، ۲۱۹ مقاله (۵۶/۳%) به موضوع اعلام و اشخاص، ۱۰۶ مقاله (۲۷/۲۵%) به موضوع مباحث خاص، ۴۱ مقاله (۱۰/۵۴%) به موضوع کتابها و تألیفات، ۱۵ مقاله (۳/۸۵%) به موضوع کلیات و ۸ مقاله (۲/۰۶%) به مباحث متفرقه تعلق دارند. هر مقاله به طور میانگین ۲.۶۴ صفحه از دایرهالمعارف را شامل میشود و در هر مقاله به طور متوسط ۱۶.۵۸ استناد به کار رفته است. همچنین، از بین مقالات مورد بررسی تنها در ۹۳ مقاله مجموعاً ۱۰۶ تصویر به کار رفته است و ۲۹۶ مقاله فاقد تصویر میباشند. بررسی وضعیت استنادهای به کار رفته در مقالات دایرهالمعارف نشان داد که از کل ۶۴۵۱ استناد موجود در جلد ۱، بیشترین استنادات (۶۶/۹۸%) به زبان غیرفارسی صورت گرفته است و تنها ۳۳/۰۲% از استنادات به زبان فارسی میباشد و به طور کلی، زبان عربی با ۴۹/۳۱% بالاترین میزان استنادها را به خود اختصاص داده است. در بررسی تاریخ انتشار استنادات مشخص شد که بیشترین استنادها (۵۴/۱۵%) دارای تاریخ انتشار میلادی هستند و پس از آن به ترتیب تاریخ هجری شمسی (۳۶/۸%) و هجری قمری (۴/۸۴%) وجود دارند. بررسیها نشان داد پربسامدترین پدیدآورندگان مورد استناد در مقالات، ابنابیاصیبعه با فراوانی ۱۲۸ و پربسامدترین منابع مورد استناد کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء (به زبان عربی) اثر ابنابیاصیبعه با فراوانی ۱۲۳ میباشد. همچنین هیچ رابطه معناداری بین تعداد استنادها و ملیت نویسندگان مقالات یافت نشد؛ درحالی که مشخص شد بین زمان نشر و تعداد دفعات استناد، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد..
فرخنده اجاق، فرید قاسملو،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
آرشیوها بهعنوان یکی از محملهای اطلاعاتی ارزشمند بهشمار میروند. از سوی دیگر پژوهشهای تاریخ پزشکی کاستی منابع اطلاعاتی موجود در این زمینه را آشکار ساخته است، هدف از مطالعه حاضر تبیین مبانی نظری چگونگی شکلگیری آرشیو شفاهی تاریخ پزشکی ایران است تا از طریق شکلگیری و ساماندهی آن یکی از محملهای موثر اطلاعاتی حوزه تاریخ پزشکی بهوجود آید و از این رو افق نوینی در پژوهشهای تاریخ پزشکی گشوده شود. روش بهکار رفته دراین مطالعه، پیمایش توصیفی است. تلاش نگارنده در این بررسی ارائه پیشنهاداتی در جهت طراحی آرشیو شفاهی تاریخ پزشکی ایران است تا ضمن حفظ تاریخ شفاهی پزشکی، دسترسی کاربران بالقوه به چنین اطلاعاتی ممکن و تسهیل شود. این پیشنهادات اصول کلی مجموعهسازی، سازماندهی و حفاظت و نگهداری منابع آرشیوی را در نظر دارد. لازم بهذکر است، مقاله حاضر تنها به ذکر اصول کلی بسنده کرده و به ذکر جزئیات در اجرایی شدن طرح نپرداخته است.
سیده آیدا احمدی، آرمان زرگران، عبدالعلی محقق زاده،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
ساخت و ابداع بیمارستان در تاریخ پزشکی دنیا حداقل به حدود هزار و هفتصد سال پیش باز میگردد. پس از آن در دوره اسلامی نیز این ساختار مهم در پزشکی، در ایران و سایر سرزمینهای اسلامی به اعتلا و اوج میرسد. در این راستا از موضوعهای بسیار مهم جایگاه حقوق بیمار و نحوه نگرش به بیمار در سیر تاریخ بیمارستانها میباشد که میتواند به روشن شدن نقش اسلام و ایران در تکوین تاریخ پزشکی دنیا کمک نماید. از اینرو در این مجموعه با بررسی منابع کهن و پژوهشهای متاخر، روند تاریخی رعایت حقوق بیمار از منظرهای نقش آموزشی و درمانی بیمارستان، بخشهای بیمارستان، مکان و نوع ساخت بیمارستان، نوع نگاه به درمان و طبقات جامعه در تمدن اسلام و ایران بررسی و با موارد مشابه در اروپا مقایسه گردید. با توجه به دادههای بدست آمده توجه به حقوق بیمار در بیمارستانهای ایران و جهان اسلام بر خلاف غرب بسیار با اهمیت بوده که بیانگر جایگاه رفیع ایران و اسلام در تکوین تاریخ پزشکی جهان دارد. از سوی دیگر نگاه و راهکارهای مورد استفاده آنها امروز نیز میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد.