۴۱ نتیجه برای مزاج
محسن ناصری، حسین رضایی زاده، طیبه طاهری پناه، واحده ناصری،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
دانش ژنتیک و فیزیوپاتولوژی نشانداده است که بروز یک بیماری میتواند ناشی از علل مختلفی مانند جهش در ژنهای مختلف و مکانیسمهای متفاوت مولکولی باشد، درحالیکه ممکن است در بالین، علایم بهظاهر یکسانی مشاهده شود. از طرفی بیماران ازنظر جذب داروها، تاثیر، کارآیی و عوارض جانبی آنها، واکنشهای مختلفی به یک دارو نشان میدهند و همین مساله باعث شده است تا پزشکان هنگام تجویز دارو برای بیمار، علاوه بر تبعیّت از رویکردهای درمانی تعریفشده، از حدس و گمان برپایهی تجربهی شخصی نیز استفاده نمایند.
داروسازی نوین سعی دارد، برپایهی فارماکوژنتیک و نه فقط براساس مکانیسم یا ژنتیک بیماری، راهی برای تولید داروهای موثّرتر و کاراتر بیابد. هدف از این رویکرد، کسب حداکثر پاسخ بالینی با کمترین عوارض جانبی و تولید دارو برای شخص خاص با بیماری خاص میباشد. امّا علیرغم این تلاش، تخمین و پیشبینی کارآیی و عوارض جانبی احتمالی دارو، بسیار پیچیده و در تعامل با بسیاری از عوامل شناخته و ناشناخته است و مراکز تحقیقاتی بهدنبال طراحی شیوههای مطالعاتی جدیدی هستند که با سادهترین و ارزانترین شیوه، بیشترین احتمال موفّقیّت را بهدست آورند.
در مکتب طب سنّتی ایران، مزاج، مفهومی کلیدی در تعریف سلامت و بیماری انسان است. در این دیدگاه همانطور که اثر انگشت هیچ دو فردی یکسان نیست، مزاج و ترکیب هیچ دو انسانی با یکدیگر یکسان نمیباشد و همینطور در بسیاری از بیماریها، تغییرات خاصّی در مزاج فرد رخ میدهد که طبق یکسری اصول مدوّن و طبقهبندی شده قابل افتراق است.
گمان میرود با تقسیمبندی بیماران براساس نوع بیماری و درنظر گرفتن مزاج فرد و مزاج بیماری و همراه کردن این مساله با مزاج خاص داروها میتوان در پیشبینی میزان کارآیی دارو یا احتمال بروز عوارضجانبی، موفّقیّت بیشتری را کسب نمود و بهعبارت دیگر، این احتمال وجود دارد که بتوان راه رسیدن به اهداف فارماکوژنتیک را برپایهی فنوتیپ مزاجها کوتاهتر کرد.
مجید امتیازی، اسماعیل ناظم، منصور کشاورز، محمد کمالی نژاد، سید اشرف الدین گوشه گیر، فتانه هاشم دباغیان، هادی شهراد بجستانی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده
احیای مجدد طب سنّتی ایران فرصتی مناسب در اختیار پزشکان و پژوهشگران قرار داده است تا از تدابیر درمانی ارزشمند حکمای گذشته بهرهمند شده، روشهای تشخیصی و درمانی کم عارضه و کم هزینه را جستجو و ارزیابی علمی نموده و در اختیار جامعه قرار دهند. هیپرلیپیدمی به دلیل شیوع بالا و ارتباط مستقیمی که با بیماریهای قلبی-عروقی دارد، از معضلات مهم بهداشتی جامعه است. از طرف دیگر از مباحث پایهای و مهم طب سنّتی که در همهی اختلالات مورد توجه قرار دارد، وضعیت عملکردی هضمهای چهارگانه میباشد. در این مقاله سعی شده است با استفاده از منابع معتبر طب سنّتی و نیز استفاده از شواهد بالینی، ارتباط بین مراحل مختلف هضمی و اختلال هیپرلیپیدمی مشخص گردد
سلیمان افشاری پور، محمد رضا شمس اردکانی، محمود مصدق، علیرضا قنادی، عبدالعلی محقق زاده، سید احمد امامی، امید صادقپور، نوید افشاری پور،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
شناخت و درمان بیماریها وابسته به درک مفاهیم سوء مزاج و درک مزاج معتدل انسان و دارو میباشد. مزاج کیفیّتی است که از واکنش متقابل کیفیّتهای متضاد موجود در عناصر بسیار ریز شده بوجود میآید و از نظر تقسیمبندی عقلی به دو گونهی معتدل حقیقی و غیرمعتدل تقسیم بندی میگردد. در مزاج معتدل حقیقی اندازهی کیفیّتهای متضاد یکسان و برابر میباشد؛ البته چنین مزاجی در جهان موجود نیست. مزاج غیرمعتدل بر خلاف مزاج معتدل حقیقی به طرف یک یا دو کیفیت چون گرمی، سردی، تری و خشکی گرایش بیشتری دارد. در طب، اعتدال مزاج انسان را از هشت وجه نسبت به نوع، صنف، شخص و عضو با مزاج غیر معتدل قیاس میکنند و مزاجهای غیر معتدل را نیز مانند مزاج معتدل به هشت حالت تقسیم مینمایند، با این ویژگی که همهی آنها در برابر مزاج معتدل قرار دارند. سایر مزاجهای انسان شامل مزاجهای فاقد ماده و واجد ماده، مزاج اعضاء، مزاج مراحل مختلف سن، مزاج فربهی و لاغری، مزاج جنسها، و مزاج عادت میباشد. مزاج داروها نیز به دو گروه اصلی معتدل و غیر معتدل تقسیم بندی میگردد. سایر مزاجهای داروها شامل مزاج مرکب یا مرکب المزاج، مزاج اوّل و مزاج دوّم یا ثانی، مزاج ثانی قوی یا پایدار، و مزاج ثانی رخو یا سست میباشد.
در این مقاله سعی شده است تا با تشریح مزاجهای انسان و دارو دیدگاهی نو و البته علمی به مقولهی بیماری و درمان آن مطرح گردد. امید است که توجه به این مهم، بتواند موجب ارایه رویکردهای درمانی مناسب با توجه به مزاجهای بیمار و دارو و در نتیجه دست یابی به مطلوبترین آثار درمانی داروهای گوناگون در افراد مختلف گردد.
محمد رضا حاجی حیدری، محمود بابائیان، محمد مظاهری، مهین الصاق، مریم یاوری، محمد علی کمالی، مهدی برهانی، مجید آویژگان، علیرضا قنادی، پیمان ادیبی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
از دیدگاه مکتب طب سنّتی ایران بسیاری از بیماریهایی که در قسمتهای مختلف بدن ایجاد میشوند میتواند به نوعی ناشی از خوردنیها، آشامیدنیها و اختلالات و بیماریهای سیستم گوارش باشد. بنابراین بیماریهای معده به عنوان یکی از مهمترین و موثرترین اعضای دستگاه گوارش، از اهمیّت خاصی برخوردار میباشد. درد معده یکی از این بیماریها است که فیزیوپاتولوژی انواع آن در طب سنّتی ایران با توجه به کیفیت درد و ارتباط آن با غذا خوردن و سایر علایم به خوبی تبیین شده است.
سه علّت عمدهی درد معده در منابع طب سنّتی عبارتند از سوء مزاج، تفرق اتصال و یا هر دوی این موارد با هم، که جهت درمان هر کدام از سببها و تسکین درد، درمانها و راهکارهایی ارایه شده است.
در منابع طب سنّتی ایران، علل درد معده که به نظر میرسد بسیاری از آنها دردهای عملکردی باشد تبیین و روش درمان آن نیز مشخص شده است. در پزشکی نوین هم فرضیاتی در مورد علل درد عملکردی معده بیان شده است. در این مقاله علل درد معده در طب سنّتی از منابع طب سنّتی ایرانی بررسی و با سوء هاضمه با غلبهی درد در طب نوین و نیز با طب سنّتی چین مقایسه شده است.
سید علی مظفر پور، مرتضی مجاهدی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
یبوست، یکی از شایعترین عوارض سبک جدید زندگی است. تعریف واحدی از یبوست وجود ندارد. این مطالعه، یک مطالعه کتابخانهای و بررسی متون است که پس از تعریف یبوست، به مقایسه علل آن در کتب معتبر طب سنتی با عللی که در کتابهای مرجع طب داخلی ذکر شده میپردازد. سپس علل یبوست از دیدگاه طب سنتی، جمعبندی ، دستهبندی و با علل یبوست از دیدگاه طب جدید، تطبیق داده شد. تعریف یبوست در طب سنتی ایرانی با طب جدید متفاوت است. بهطوری که تشخیص یبوست در طب سنتی بسیار زودتر مطرح شده و تعداد موارد طبیعی اجابت مزاج، بیش از تعدادی است که در طب جدید در نظر گرفته میشود. لذا تعریف یبوست در این دو طب، تطبیق کامل با هم ندارد. نگاه طب سنتی به سلامت و بیماری، نگاهی کلنگر و عملگرایانه است؛ در حالی که طب جدید با دیدگاه جزءنگر و حسگرایانه، به انسان، سلامت و بیماری مینگرد. در مجموع بهنظر میرسد با اینکه در بعضی از موارد، علل یبوست در این دو مکتب طب، قابل تطبیق است، ولی علل یبوست در طب سنتی، عملگرایانهتر و با شمول بیشتر است. در حالی که علل یبوست در طب جدید، علیرغم دقت بیشتری که در دستهبندی اعمال شده، شمول کمتری دارد و یبوستهای عملکردی با شیوع ۹۰% طبقهبندی مناسبی ندارد.
محمد هادی ایمانیه، مسیح صدیق رحیم آبادی، مهسا رستمی چایچان، علیرضا صالحی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: امور طبیعیه که شالوده و اساس سلامت و حیات انسان از دید طب ایرانی بر آن بنا نهاده شده است بر هفت اصل کلی استوار میباشند که ارکان، اولین آنها است. گرچه پرداختن به مبانی علمی و عقلی این چهار رکن از مباحث فلسفه قدیم است، لیکن؛ به دلیل قطع ارتباط پویندگان این رشته با علوم پایه و پیش نیازهای طبیب سنتی و همچنین به دلیل تغییرات مفهومی و کاربردی واژگان در طول زمان، بررسی مفهومی و موضوعی آنها از جمله گامهای نخستین برای درک بهتر و ایجاد ارتباط با منابع و دانش طب ایرانی بهشمار میرود.
روش بررسی: در این تحقیق؛ یازده منبع طبی، پنج منبع فلسفی و چهار فرهنگ لغت مورد بررسی واقع شدهاند که جمعبندی مطالب استخراج شده از آنها به صورت خلاصه و کاربردی در بخش نتایج و بحث منعکس گردیده است.
یافتهها و نتیجهگیری: همانگونه که از مطالب این پژوهش بر میآید؛ گرچه ارکان (مایهها، عناصر و اسطقسات) محدود به چهار کلمه آشنای آب، هوا، آتش و خاک هستند ولی، مفهوم اصلی و جایگاه وجودی آنها بسیار متفاوت با مفهوم عناصر امروزی (عناصر جدول مندلیف) و معانی امروزی آب، آتش، هوا و خاک است. شاید بتوان مفاهیم و خواص مرتبط با این مایهها را بهنوعی با ذرات زیر اتمی و بنیادین دانش فیزیک امروز مقایسه نمود.
رحیمه مهدیزاده، شقایق صفاری، داود کبیری سامانی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
شواهد نشان میدهد بیتحرکی و عدم تمایل به فعالیت بدنی دلیل اصلی افزایش بیماریهای مرتبط با تغییر شیوهی زندگی از سنتی به مدرن است. نتایج مطالعات، علل متفاوتی را به عنوان موانع پرداختن به فعالیت بدنی معرفی کردهاند؛ که در این میان، طبیعت یا مزاج فرد به عنوان یک عامل احتمالی مهم، تاکنون مورد توجه قرار نگرفتهاست. براساس نظریات طب سنتی، مزاج فرد میتواند تعیین کننده خصوصیات جسمانی، روانی و عاطفی او باشد. لذا، به نظر میرسد تمایل به انجام فعالیت بدنی نیزکه یک رفتار تلقی میشود، با مزاج فرد ارتیاط داشته باشد. از اینرو، هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مزاج فرد و سطح فعالیت بدنی دانشجویان غیرورزشکاراست. بدین منظور، تعداد ۴۰۰ نفر از دانشجویان (شامل ۲۰۰ نفردختر و ۲۰۰ نفر پسر) با روش تصادفی طبقهای به عنوان نمونهیآماری انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان تعیین گردید. به دلیل نبود پرسشنامهی استاندارد برای تشخیص مزاج، از پرسشنامهی محقق ساخته و برای ارزیابی سطح فعالیت بدنی از پرسشنامه فعالیت بدنی استفاده شد .منظور از سطح فعالیت بدنی، میزان فعالیت افراد در طول هفته بود. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. سطح معنیداری ۰/۰۵ > Þ درنظر گرفته شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین سطح فعالیت بدنی و مزاج ارتباط منفی معناداری وجود دارد(۰/۰۰۱= p ؛۰/۴۴۱-=r). نتایج همچنین نشان داد ۶۰/۵ درصد از افراد دموی مزاج و ۵۷ درصداز افراد با مزاج صفرا فعالیت بدنی متوسط به بالا داشتند. این در حالیست که، درصد افراد فعال در گروه سودا مزاج فقط ۱۶/۴ درصد و در گروه بلغمی مزاج ها ۱۶/۷ درصد بود. براساس نتایج پژوهش حاضر، تمایل به انجام فعالیت بدنی یا پرداختن به فعالیت بدنی که نوعی رفتار فردی است، با خصوصیات جسمانی و روانی افراد گرم مزاج همسو است. از اینرو، شاید بتوان مزاج فرد را به عنوان یک ویژگی برای انتخاب ورزشکاران رشتههای مختلف ورزشی در نظر گرفت. اگرچه بحث قطعی در این زمینه نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.
محمد محمودی میمند، عبدالله کشاورز، نیما رحمانی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: برای موفقیت در محیطهای کاری امروزی، مهارتهای فردی نیاز است که برخی از آنها ذاتی است. مزاج یکی از ویژگیهای فردی است که ضمن ایجاد تفاوت در افراد، بر رفتار و توانایی آنان اثر میگذارد . مزاج در طب سنتی ایران مطرح شدهاست. این مکتب، انسان را فقط از بعد مادی نمینگرد و تفاوتهای فردی را زمینهساز تقسیم کار اجتماعی میداند. بررسی نقش تأثیرگذار و تعیینکننده مزاج بر مجموعه مهارتهای استخدامپذیری است.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- همبستگی و از نوع ارتباط علّی است. ابزار گردآوری داده جهت مهارتهای استخدامپذیری ، پرسشنامه دانشگاه کنت بوده و جهت سنجش مزاج افراد برحسب نشانههای کلی مزاج مورد نظر ابوعلی سینا ،پرسشنامهای تهیه شده و از آن جهت مصاحبه منظم استفاده شد. جامعه آماری دانشجویان در محدوده سنی ۱۹تا ۲۲ سال تعیین شد که از طریق نمونهگیری تصادفی ۲۳۰ پرسشنامه در اختیار قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و به منظور آزمون فرضیه اصلی از روش مدلسازی مسیری- ساختاری مبتنی بر واریانس استفاده شد.
یافتهها: حاکی از تأیید نقش تأثیرگذار و تعیینکننده مزاج بر مهارتهای پایهای و اصلی استخدامپذیری هم در پسران و هم در دختران و همچنین نقش میانجی مهارتهای پایهای بوده ؛ روابط معنادار نیز بین گرمی /سردی مزاج و تری/خشکی با برخی مهارتها به دست آمد.
بحث و نتیجهگیری : شناخت ویژگیهای افراد از طریق آگاهی از مزاج آنان، تسهیلکننده کارآمد تقسیم کار اجتماعی و همکاری است و آن انتظارات و توقعات در خصوص تواناییها و ظرفیتهای افراد در محیطهای کاری را به درستی تعیین خواهد کرد.
محمد احمدی، مریم جوادی، آمنه باریکانی، اکرم بهشتی، محمد انصاری پور،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: طبّ سنّتی ایران ادبیات خاص خود را دارد و یکی از مکاتب برتر طبّی دنیاست. هم چنین انجام تحقیقات در زمینه طب سنتی، مکمل و جایگزین واستفاده از آن طی سالهای اخیر روند روبه رشدی داشته است. هدف از این پژوهش بررسی روایی و پایایی پرسشنامه سنجش مزاج جبلّی است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر توصیفی و مقطعی بود که در سال ۱۳۹۲ انجام شد. جامعه پژوهش ۳۲۶ نفر از همراهان بیماران مراجعه کننده به کلینیک تخصصی بوعلی سینای شهر قزوین بودند که به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. پس از بررسی متون، پرسشنامه ای که ۱۰ عامل مزاج جبلی را داشت طراحی شد . سپس روایی محتوا، هماهنگی درونی، تحلیل عاملی اندازه گیری و توسط نرم افزار spss ۱۶ محاسبه و تحلیل گردید.
یافتهها: حدود ۷۰% از متخصّصین در مورد مناسب بودن سؤالات توافق داشته و حدود ۸۵% از سؤالات بنابر نظر متخصّصین، مناسب بود. نتایج آزمون بارتلت و KMOنشان داد که حجم نمونه انتخاب شده کافی بوده و تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مدل عاملی مناسب است. تحلیل عاملی ۱۱ عامل را استخراج نمود. هم سانی درونی پیش و پس آزمون به ترتیب ( ۰.۶۸۸=α ) و ( ۰.۷۱۲=α ) بدست آمد.
بحث و نتیجهگیری: پرسشنامه تدوین شده از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است و میتواند در تحقیقات مزاج شناسی طبّ سنتی مورد استفاده قرار بگیرد.
مهدی برهانی، فریبا خوش زبان، بهزاد جدیری، محسن ناصری، محمد کمالی نژاد، داریوش طالعی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
اختلالات عملکردی معدی رودهای (FGID)، اختلالات شایعی در علم گوارش هستند که میتوانند در هر قسمتی از دستگاه گوارش از مری تا رکتوم دیده شوند. علت این اختلالات هنوز بهطور کامل با یافتههای آزمایشگاهی و آناتومیک امروزه توجیه نشده است.
کرایتریاهای ROME III، عبارت از کرایتریاهای تشخیصی در مورد اختلالات عملکردی معدی رودهای میباشد که به شش زیرگروه بر مبنای پنج ناحیه آناتومیک تقسیمشده است و عبارتاند از: مروی، معدی اثناعشری، رودهای، درد شکم عملکردی، اختلالات عملکردی کیسه صفرا و اسفنکترoddi، آنورکتال.
در منابع طب سنتی ایران به نظر میرسد که سوءمزاجات معده با اختلالات عملکردی معدی رودهای و کرایتریاهای آن در ROME III مشابهتهای زیادی دارد.
در این مقاله به بررسی چگونگی این ارتباط در طب سنتی ایران و طب مدرن پرداختهشده است.
حسین رضایی، محمد تقی محسنی تکلو، پیمان زمانی، سید فاطمه هروی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: با اینکه از شروع «طب سنتی» هزاران سال میگذرد، هنوز هم کاربرد آن در درمان بیماریهای گوناگون تمرکز عمده بسیاری از پژوهشهای امروزی است. لکنت اختلالی پیچیده است که بر دستاوردهای شغلی، اجتماعی، آکادمیک و عاطفی افراد تاثیر میگذارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین نوع مزاج و شدت لکنت در افراد فارسی زبان دارای لکنت پیشرفته انجام شد.
مواد و روشها: چهل نفر دارای لکنت پیشرفته و چهل نفر دارای گفتار روان که از نظر سن و جنس با افراد لکنتی همسان بودند، در این مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی شرکت کردند. برای ازیابی نوع مزاج و شدت لکنت بهترتیب از «پرسشنامه تعیین نوع مزاج» و مقیاس سنجش شدت لکنت-۳، استفاده شد. تحلیل آماری دادهها با کمک SPSS نسخه ۱۸ انجام شد. روش آمار استنباطی تی مستقل و همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه متغیرها بهکار رفت.
یافتهها: میانگین نمره مزاج در افراد داری گفتار روان نسبت به آزمودنیهای دارای لکنت بیشتر بود، اما این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار نبود (۰/۰۹ = p). بین میانگین نمرات مزاج و میانگبن نمره شدت لکنت همبستگی معنیدار مشاهده شد (۰/۰۴ = p) و این همبستگی منفی بود. درواقع، هرچه نمره افراد در آزمون مزاج بیشتر باشد، شدت لکنتشان کمتر است.
بحث و نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که با گرمترشدن مزاج، شدت لکنت افراد لکنتی کاهش مییابد. پیشنهاد میشود که افراد لکنتی با استفاده از غذاهایی که مزاج گرم دارند، اعتدال مزاج خود را حفظ کنند و مصرف غذایی که مزاج سرد دارند را کاهش دهند.
فریبا قربانی، منصور کشاورز، اسماعیل ناظم، علیرضا ایمانی، مهدیه فقیهی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و هدف: باتوجه به افزایش شیوع بیماریهای قلبی- عروقی و بازگشت مردم و پزشکان بهسمت طب سنتی و مکمل، مرور و ارزیابی مجدد داروهای قلبی، بهخصوص داروهای مقوی قلب اهمیت و کاربرد بیشتری مییابد. در این مقاله سعی بر این است که مفهوم کلی مقویات قلب و نحوۀ عملکرد آنها از دیدگاه طب سنتی ایران شرح داده شود.
مواد و روشها: این مطالعه نوعی مطالعه مروری کتابخانهای است که با استفاده از منابع طب رایج و و بررسی و گردآوری متون و منابع مهم طب سنتی از جمله القانون فیالطب و رساله فیادویه قلبیه (ابن سینا)، مخزنالادویه و قرابادین کبیر (عقیلی خراسانی)، الشامل (ابن نفیس قرشی) و سایر کتب و انواع بانک اطلاعاتی از جمله PubMed وscholar Google به انجام رسیده است.
یافتهها:در این تحقیق، باتوجه به تعریف مقوی (معدّل قوامعضو ومزاج آن جهت ممانعت از ورود مواد بیماریزا به عضو مورد نظر) و اثر انواع مقویات قلب مشخص شد که قوام عضو با افعالی چون قبض، تقویت جرم قلب، یبوست و تجفیف اعتدال مییابد، در حالیکه تعدیل قوام روح با کمک عطریت، قبض، تلطیف، تنشیف، تصفیه روح از فضول، تقویت روح و تکثیر آن حاصل میشود و مزاج عضو از طریق تسخین عضو سردشده، تبرید عضو گرم و تیبیس رطوبات زاید عضو مرطوب اعتدال مییابد. همچنین برای مفردات دو ویژگی دیگر ذکر شد (اثر بالخاصیه و تریاقیت) که با مزاج مفرده ارتباطی ندارد و میتواند نوعی ویژگی ذاتی در نظر گرفته شود.
نتیجهگیری: متخصصان طب سنتی با یافتن ویژگیهای اختصاصی هر مفرده مقوی قلب وباتوجه به عامل ایجاد بیماری، میتوانند جایگاه آن را در درمان بیماریهای قلبی مشخص کنند. همچنین باتوجه به فراوانی و تنوع مقویات قلب در کتب داروسازی سنتی، میتوان داروهای جدیدی را برای تقویت قلب پیشنهاد کرد تا مورد آزمایش قرار گیرند.
حمید رضا شیخ روشندل، فاطمه قدیمی، مهدیه علیزاده،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: طب سنتی ایران بر پایه تجارب هزاران ساله استوار بوده و اساس طب سنتی نیز مزاجشناسی است. در حال حاضر هیچ روش استانداردشدهای برای شناخت مزاجها وجود ندارد و اطبای سنتی بر پایه تجارب شخصی این اقدام را انجام میدهند.در این مطالعه با استفاده از منابع طب سنتی پرسشنامهای بهمنظور تشخیص مزاج تدوین، استانداردسازی و ارزیابی شده است.
مواد و روشها: براساس مرور منابع، بهمنظور تعیین مزاج سرشتی و عرضی بهترتیب دو پرسشنامه ۲۶ و ۵۶ سؤاله مجزا تدوین شد. روائی محتوای پرسشنامهها توسط پنج صاحبنظر طب سنتی مورد تأیید قرار گرفت. پایائی پرسشنامهها در یک مطالعه پایلوت بر روی ۱۵ بیمار مورد ارزیابی قرار گرفت. بهمنظور تعیین پایائی شاخصهای آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی بینخوشهای (Inter Cluster Correlation) محاسبه شد. پس از آن پرسشنامه بر روی ۱۹۷ بیمار بهمنظور ارزیابی سهولت و کارائی و بیان نتایج بهکار گرفته شد.
یافتهها: شاخص آلفای کرونباخ برای پرسشنامه عرضی و سرشتی بهترتیب ۰.۹۱۲ و ۰.۸۵۲ (p<۰.۰۰۱) و مقدار همبستگی بینخوشهای (ICC) برای پرسشنامه عرضی درمورد هر مزاج بالاتر از ۰.۹ و در مورد پرسشنامه سرشتی درمورد تمام انواع مزاج یک (۱۰۰%) ارزیابی شد. بیش از ۸۵ درصد از زنان مورد مطالعه دارای مزاج بلغم از نظر سرشتی ارزیابی شدند، حال آنکه فراوانی مزاجهای دم و صفرا در مردان بهطور نسبی بیش از زنان مشاهده شد.
بحث و نتیجهگیری: بهنظر میرسد پرسشنامه تدوینشده میتواند در تعیین وضعیت مزاج بیماران مراجعهکننده بهخوبی مورد استفاده قرار گیرد. انجام مطالعات تکمیلی با این پرسشنامه بر روی گروههای دیگر بیماران و در مقایسه با دیگر معیارهای ارزیابی مزاج و همچنین در مقایسه با نتایج بهدنبال اصلاح مزاج توصیه میشود.
محمد عطارفر، فاطمه اشرف زاده،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: مزاج بهعنوان مهمترین تفاوت طب ایرانی با طب کلاسیک جایگاه ویژهای در تحقیقات وبررسیها از آن خود کرده است؛ اما متأسفانه بررسیهای انجام شده تا کنون از ارائه مدل کاملاً پذیرفته شده عاجز شدهاند که این مسأله میتواند به علت کمبود مطالعات پایهای در مفاهیم بنیادی بینش پیشینیان باشد. یکی از مدلهای پیشنهاد شده برای تعریف گرمای مزاج، مفهوم متابولیسم پایه در طب کلاسیک است که با چالش عدم همخوانی مزاج مغز که حکماً آن را سرد میدانستند با متابولیسم پایه آن که یکی از بالاترین مقدارها را در طب کلاسیک به دست آورده، رو به رو است. بهنظر میرسد بررسی ماهیت مزاج مغز بر اساس مبانی طب ایرانی میتواند به چالشهای متعددی پاسخ دهد و درک بهتری از بینش پیشنیان در مورد مفهوم مزاج بهارمغان آورد و احتمالاً در پیشنهاد راهکارهای درمانی جدید سودمند واقع شود.
مواد و روشها: روش این مطالعه از نوع کتابخانهای با رویکرد استنتاجی Deductive بوده و با هدف پاسخ به سؤالات زیر اطلاعات از منابع مکتوب طب ایرانی جمع آوری شده و تجزیه وتحلیل شدهاند. موضوعات مدنظر عبارتند از: مبانی تعریف و محاسبه مزاج اندامها بر اساس مبانی طب ایرانی؛ عوامل مؤثر بر مزاج یک اندام از نظر حکمای طب ایرانی؛ میزان انطباق مدل متابولیسم پایه با مفهوم گرما در طب ایرانی برای مزاج مغز؛
یافتهها: بیشتر منابع طب سنتی مزاج مغز را سرد و تر معرفی میکنند؛ اما در بخش مقایسه با سایر اندامها برای مغز کمترین سرما نسبت به واحد مرجع محاسبه میشود که این مسأله نشان دهنده قریب بودن مزاج مغز به اعتدال است. دلایل معتقدان به گرم بودن مزاج مغز با سایر مبانی طب سنتی بیشتر همخوانی دارد، همچنین یافتههای طب جدید و شواهد بالینی مؤید آن هستند.
بحث و نتیجهگیری: در این بررسی مفهوم مزاج مغز بر خلاف باور شایع ارائه شد. این مسأله نشان دهنده ضرورت بررسی متون اولیه پیش از ورود طب ایرانی به جامعه اسلامی و انجام پژوهشهای بنیادی و جامعتر در زمینۀ طب ایرانی را ثابت میکند، همچنین بر اساس این بررسی مدل متابولیسم پایه میتواند بهعنوان یک مدل برای بررسی مفهوم گرمای مغز نیز کاربرد داشته باشد.
علی جوان، سعید واحدی، ناهید خوشرفتار یزدی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: افراد مبتلا به شیناسپلینت، از درد و حساسیت در طول قسمت داخلی- خلفی استخوان درشتنی، شکایت دارند. با توجه به اینکه شیناسپلینت یک آسیب استخوانی است و هر بافت از بدن مزاج خاص خود را دارد، هدف از بررسی حاضر مقایسه مزاج افراد مبتلا به شیناسپلینت و سالم در دانشجویان مرد و زن دانشگاه فردوسی مشهد است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر با طراحی مورد- شاهدی انجام گرفت. گروه مورد ۹۹ نفر به شین اسپیلنت بوده و گروه شاهد یا افراد سالم تعداد ۱۳۹ نفر افراد غیر مبتلا به شین اسپیلنت بودند تشخیص بیماری با روش استاندارد آنها بوده و افراد دو گروه از نظر جنس سن وزن قد و وضعیت اقتصادی و اجتماعی مشابه بوده و برای تعیین مزاج، از پرسشنامه استاندارد مزاج و برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون کای ۲ استفاده شد.
یافتهها: تحقیق روی ۲۳۸ نفر و در ۲ گروه شاهد و مورد انجام گرفت افراد دو گروه مشابه بودند(۲/۰P <)که تفاوت معناداری در سردی و گرمی مزاج بین دو گروه سالم و مبتلا به شیناسپلینت وجود ندارد(۰.۳>p ولی تفاوت معناداری در خشکی و تری مزاج بین دو گروه مشاهده شد (.(p=۰/۰۰۱ شیوع مزاج خشک در بین افراد مبتلا به شیناسپلینت نسبت به افراد سالم بیشتر بود. همچنین اختلاف معنیداری بین شیناسپلینت با لاغری افراد پیدا شد .(P=۰/۰۰۱
نتیجه گیری: بنظر می رسد که افراد با مزاج خشک، بیشتر مستعد مبتلا شدن به عارضه شیناسپلینت می باشند. لذا توصیه میشود برای پیشگیری از آسیب های پرکاری نظیر شین اسپلینت به مزاج افراد توجه بیشتری شود..
محمد علی سردار، مهدی یوسفی، محمد رضا محمدی، مجید سیاح،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: برخی از آسیبها به ماهیت رشته ورزشی و عوامل محیطی و بعضی از آنها ریشه در وجود ورزشکار دارند. در این میان طبیعت یا مزاج ورزشکار به عنوان یک عامل احتمالی در آسیب تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. مزاج در طب سنتی ایران مفهوم کلیدی در تعریف سلامتی و بیماری انسان دارد. از اینرو، هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین میزان شیوع آسیبهای ورزشی و مزاج ورزشکاران از دیدگاه طب سنتی ایرانی در ورزشهای سنگین و سبک است.
مواد و روشها: تعداد ۲۴۰ ورزشکار مرد با دامنه ی سنی۹/۶±۲۷/۴ و سابقه فعالیت بدنی ۳/۷±۶/۸ در رشتههای ورزشی سبک(۱۳۰ نفر) و سنگین(۱۱۰ نفر) به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای تشخیص مزاج از پرسشنامه تعیین گرمی و سردی مزاج و برای ارزیابی میزان شیوع و شدت آسیبهای ورزشی از فرم گزارش آسیب ورزشکاران استفاده شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیرهای کیفی از آزمون خی دو و فیشر و متغیرهای کمی از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. سطح معنی داری۰۵/۰ ≥pدر نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج پزوهش نشان داد ۶۳/۸ درصد ورزشکاران دارای مزاج گرم و تر ، ۱/۷ درصد ورزشکاران دارای مزاج سرد و تر ، ۱۶/۲ درصد ورزشکاران دارای مزاج گرم وخشک و ۱۸/۳ درصد ورزشکاران شرکت کننده درتحقیق دارای مزاج سرد وخشک بودند. آسیبهای (عضلانی، مفصلی، اسکلتی، پوستی) در ورزشهای سنگین بیشتر از ورزشهای سبک و افراد دارای مزاج گرم و تر بیشترین مقدار آسیبها و افراد دارای سرد و تر کمترین میزان آسیبها را داشتند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد هیچگونه ارتباط معناداری بین میزان شیوع آسیبهای ورزشی و مزاج ورزشکاران وجود ندارد(۰۵/۰ ≤p)
نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات و ویژگیهای مزاجی افراد، افراد گرم مزاج تمایل بیشتری برای شرکت در فعالیتهای ورزشی و بالطبع عواقب و آسیبهای بیشتری نسبت به گروه دیگر دارند و افراد سرد مزاج هم با توجه به ویژگیهای مزاجی شان مانند: سست و بی اراده و بی قید بودن تمایل کمتری برای شرکت در فعالیتهای ورزشی و بالطبع آسیبهای ورزشی کمتر هستند.
الهه خون سرد، رحیمه مهدی زاده،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: گزارش شده است که نوع مزاج با توده چربی در ارتباط است. از طرفی بررسیهای انجام شده نشان دادند که با افزایش سن مزاج بهویژه در زنان به سردی تمایل پیدا میکند. گذر به یائسگی و کاهش هورمونهای جنسی، همچنین کاهش فعالیت بدنی منجر به تغییر در مقادیر چربی بدن زنان میشود. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی نقش مزاج بر تغییرات توده چربی و درصد چربی بدن زنان یائسه پس از ۸ هفته تمرین مقاومتی است.
مواد و روشها: تحقیق به روش هم گروهی انجام گرفت. پس از فراخوان، ۱۸ زن یائسه به صورت هدفمند انتخاب شده و پس از تعیین نوع مزاج بهوسیله پرسشنامه مزاج، در دو گروه با مزاج سرد و خشک (به تعداد ۹نفر) و سرد و تر( به تعداد ۹ نفر) به مدت ۸ هفته و هفتهای ۲ روز با شدت ۲۰-۳۰ % ۱RM تمرین کردند. مقادیر ترکیب بدنی با دستگاه In body قبل و بعد از پایان دوره تمرینی در وضعیت ناشتایی ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها در داخل هر گروه و بین دو گروه مورد قضاوت آماری قرار گرفت. سطح معناداری آزمونها ۰/۰۵ ≥Pدر نظر گرفته شد.
یافتهها: پس از ۸ هفته تمرین مقاومتی تمامی آزمودنیهای دارای مزاج سرد و خشک و مزاج سرد و تر کاهش معناداری در توده چربی مشاهده کردند (۰/۰۵ ≥P)؛ و درصد چربی در گروه سرد و تر معنادار بود (۰/۰۵ ≥P). بین تغییرات توده چربی و درصد چربی بدن پس از هشت هفته در دو گروه با مزاجهای تفاوت وجود نداشت (۰/۳ >P).
نتیجهگیری: نوع مزاج بر تغییرات توده چربی و درصد چربی بدن مؤثر است.
وحیده حداد، حامد ناجی اصفهانی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: خواب یکی از نعمتهای خداوند است که تقریباً یک سوم عمر انسان را در بر میگیرد. انسان و همه موجودات زنده برای تجدید قوا و به دست آوردن نیروی لازم برای ادامه کار و فعالیّت احتیاج به استراحت دارند. خواب استراحتی الزامی است که خود به سراغ انسان میآید و او را وادار میسازد که تمام فعالیّتهای جسمانی و بخش مهمی از فعالیّتهای فکری و ذهنی خود را تعطیل کند و تنها دستگاههایی از بدن که برای ادامه حیات لازم است به کار خود ادامه دهند، به فعالیّت مشغولاند، آن هم بسیار آرام و آهسته. در مقابل هم بیداری برای بدن لازم و ضروی است و اثرات خاص خود را دارد. شیخ در قانون خواب را به « بازگشت روان به منشأ و از کار افتادن ابزار حرکت و حس» تعریف کرده است. وی معتقد است که خواب با تعطیل شدن قوای ظاهری، و از طریق قوای باطنی به وقوع می پیوندد.بر عکس بیداری حالتی است که نفس در آن مشغول به حواس و قوای تحریکی بوده و آن ها را به کار می بندد.
مواد و روشها: گرچه به ظاهر پیرامون مساله خواب در علوم مختلف تحقیقاتی صورت گرفته است. لیکن باید از این نکته غافل نمانیم که در باب تاثیر خواب و بیداری بر جسم و روح و نیز کیفیت مزاج و نبض در آنها به طور سیستماتیک تحقیقی جامع صورت نگرفته است لذا ما در این نوشتار برآنیم تا با استفاده از مطالعه کتب و آثار حکما از جمله ابن سینا و شارحان وی این مساله را موردبحث و بررسی قرار دهیم.
یافتهها: از دیدگاه شیخ الرئیس، خواب و بیداری بر جسم و حتی بر روح و روان آدمی تاثیر گذارند.من با ب مثال وی در رابطه با تأثیر خواب بر مغزمعتقد است که وقتی انسان می خوابد یا وقتی به سبات یعنی خواب سنگین مبتلا می شود، قبل از هر چیز چشم و گوش از کار باز می مانند. پس باید منبع خواب یا سبات قسمت جلو مغز باشد.هم چنین معتقد است که خواب، باعث استراحت اعضا و جوارح، ایجادرطوبت مجاری نفسانی می شود. در مقابل حالت بیداری ملایم باعث فعالیت حس ها می شود و انرژی می آورد و بدن را از فساد دور می کند. بیداری باعث زیادی اشتها، دفع مواد زائد از بدن و کاهش هضم می شود. (لازم به ذکر است که خواب طولانی و بیداری طولانی برعمکرد بدن و نفس تاثیرگذارند و صدمات فراونی به دنبال دارند.) بوعلی بر این باور است که جریان خواب و بیداری در افراد مختلف با توجه به مزاج و طبیعتشان متفاوت خواهد بود؛ چنانچه تصریح می کند افرادی که زیاد می خوابند و یا حتی خوابهای پریشان می بینند این امر، دلیل بر رطوبت و تر مزاجی آنهاست. از آنجا که بوعلی طبیب برجسته ای بوده و در هر مساله ای تک بعدی ننگریسته است و به تمام ابعاد وجودی انسان نظر داشته است حال در مساله خواب و بیداری هم از نبض، به عنوان آوند روح و چگونگی زنش آن در حالت خواب و بیداری غافل نبوده و به نحوی ظریفانه به این مطلب پرداخته است.مثلا کیفیت زنش نبض را در حالت خواب طبیعی خرد و ضعیف دانسته است.
نتیجهگیری: از دید ابن سینا خواب و بیداری به عنوان امر روحی- جسمی بر بدن و مزاج آن و حالات نفسانی موثرند و در این راستا باید به مزاج افراد و نیز کیفیت زنش نبض در این حالات توجه داشت که در هر یک از حالات مزاج و نبض، متفاوت خواهد بود.
محمد امین صفری، مریم کوشکی جهرمی، فرهاد خرمایی، عبدالصالح زر،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
سابقه و هدف: نتایج مطالعات علل متفاوتی مانند وضعیت اقتصادی- اجتماعی، میزان سواد، میزان آگاهی تغذیهای به عنوان عوامل اثر گزار بر عادات غذایی معرفی کردهاند. اما در این میان طبیعت یا مزاج فرد به عنوان یک عامل احتمالی مهم تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. بر اساس نظریات طب سنتی، مزاج فرد میتواند تعیین کننده خصوصیات جسمانی، روانی و عاطفی او باشد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر پیش بینی عادات غذایی بر اساس گرمی و سردی مزاج در جوانان غیر ورزشکار میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- همبستگی که به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۳ انجام شد. تعداد ۲۸۰ نفر از دانشجویان(شامل ۱۰۲ نفر پسر و ۱۷۸ نفر دختر) با روش تصادفی طبقهای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تشخیص مزاج از پرسشنامه استاندارد مزاج و برای ارزیابی عادات غذایی از پرسشنامه اعتبار یابی شده محقق ساخت عادات غذایی استفاده شد. برای ارزیابی اطلاعات از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: گرمی و سردی پیش بینی کننده معنی داری برای نمره عادات غذایی بود (۰۰۸/۰=P) اما تری و خشکی مزاج از لحاظ آماری معنادار ارتباط معنی داری را نشان نداد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق، افزایش نمره مزاج، پیش بینی کننده منفی عادات غذایی است. شاید بتوان توصیههای غذایی را مبتنی بر نوع مزاج افراد تنظیم نمود ولی با توجه به عدم وجود تحقیقات کافی در این زمینه اظهار نظر و توصیه قطعی نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه دارد.
غلامرضا محمدی فارسانی، محسن ناصری، مینا موحد، احمدرضا درستی مطلق،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: بدن انسان به منظور حفظ حیات، نیاز به مصرف انرژی دارد. بخش اعظم انرژی مصرف شده شامل میزان متابولیسم پایه میباشد که بین افراد مختلف، متفاوت بوده و عوامل متعددی بر آن تاثیر میگذارند. از سوی دیگر در مکتب طب سنتی ایران دیدگاه مزاجی وجود داشته و عوامل متعددی نیز بر نوع مزاج افراد اثرگذار است. تظاهرات گرمی و سردی مزاج و عوامل موثر بر آنها دارای تشابهاتی با عوامل موثر بر میزان متابولیسم پایه میباشد. این تشابهات ما را بر آن داشت تا به بررسی مفهوم مزاج در طب سنتی و مقایسه آن با متابولیسم پایه بپردازیم.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری توصیفی است که با بررسی منابع مستند طب رایج و طب سنتی شامل منابع معتبر طب رایج و بانکهای اطلاعاتی موجود و نیز نرمافزار کتابخانه جامع طب سنتی و متون اصلی طب سنتی ایران انجام گرفت. پس از طبقهبندی اطلاعات به دست آمده، تفاوتها و شباهتهای عوامل موثر بر هر یک از عناوین مزاج و متابولیسم پایه بررسی و تبیین شد.
یافتهها: عواملی مانند بافت عضلانی بیشتر، سطح بدنی بزرگتر، سن کمتر، مذکر بودن و افزایش فعالیت فیزیکی باعث افزایش میزان متابولیسم پایه میشوند؛ از طرفی طبق دیدگاه طب سنتی جثه عضلانی، درشت اندامی، سن کودکی، مرد بودن و تحرک زیاد از جمله عوامل تاثیرگذار در تشخیص گرمی مزاج افراد است. این در حالی است که عواملی که سبب کاهش متابولیسم پایه میگردند نیز مشابه عوامل تعیین کننده سردی مزاج افراد است.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه بهنظر میرسد که افراد گرم مزاج، دارای میزان متابولیسم پایه بیشتر و افراد سرد مزاج، دارای متابولیسم پایه کمتری باشند. از دیدگاه طب رایج تنظیم متابولیسم پایه و عوامل موثر بر آن در حفظ حیات انسانها ضرورت دارد. تشخیص و تنظیم مزاج افراد نیز در دیدگاه طب سنتی مهمترین عامل حفظ سلامتی و درمان بیماریهاست و علم مزاج شناسی یکی از مفاهیم پایهای طب سنتی بوده و بهطور مفصل در مورد آن بحث انجام گرفته است. بهنظر میرسد با بررسی دقیقتر و مستند نمودن این ارتباط بتوان از دریچهای متفاوت به سلامتی افراد توجه کرد و گزینههای بیشتری را در این راستا مورد ارزیابی قرار داد.