سابقه و هدف: متون فرهنگی فارسی و اشعار و داستانهای شعرای ژرفاندیش ایرانی، ثروت عظیم و سرشار علمی و فرهنگی است که به ما به ارث رسیده و میتواند پشتوانه بزرگی برای ترقی و پیشرفت علمی ما باشد. پژوهش در این گنجینهها، ما را در برابر از خود بیگانگی تاریخی و فرهنگی، مصون داشته و میتواند بار دیگر انگیزهای برای پایهریزی بنیاد تمدنی باشد که ایرانیان هزار سال پیش از این داشتهاند و آوای آن هنوز از ورای تاریخ، در تمامی علوم، طنینانداز است. حال سوال اصلی این است که در منابع ادبی که آیینه تمام نمای جامعه زمان خود هستند چگونه به بیماریها و درمانهای رایج در آن جامعه پرداخته شده است؟ و این که ارتباط بین منابع ادبی و طب قدیم چگونه است؟ آنچه که این مقاله بدان میپردازد، آن دسته از کلماتی است که در حوزه پزشکی چه در بحث بیماریها و چه در بحث درمان مورد استفاده هستند و ما از آنها با اصطلاحات و مضامین پزشکی یاد کردهایم و در کتاب ذخیره خوارزمشاهی نیز ذکر آنها به وضوح آمده است و مولانا در کتاب ارزشمند مثنوی معنوی نیز توجه ویژهای به آنها داشته است.
مواد و روشها: در این پژوهش فقط به برخی بیماریها از قبیل: آبله، آماس، استسقا، استفراغ، بلغم، تب لرزه، حرارت، رعشه، سرسام، وبا و نکس و درمانهایی از قبیل: تریاق، سرمه، حجامت و فصد پرداخته شده است تا از طرفی با بیماریها و درمانهای سنتی رایج در زمان مولوی آشنا شده و از طرفی دیگر اطلاعات مولوی از این حوزه را بیان کنیم، تا برای تحقیقات دقیقتر و گستردهتر در این زمینه سرآغازی تازه باشد. برای پاسخ گفتن به سوالات این پژوهش و اثبات این که در مثنوی مولوی به عنوان یک اثر فاخر ادبی، مسألهی بیماریها و درمانها حائز اهمیت بودهاست، اطلاعات از منابع ذکر شده با استفاده از شیوه توصیفی ـ تحلیلی گردآوری و تبیین شده و در نهایت تحلیل محتوا شده است.
نتیجهگیری: مولوی با توجه به آگاهی نسبی خود از اصطلاحات مربوط به این حوزه و نیز با استفاده از تجربههایی که خود در هنگام ابتلا به بیماریها و مصرف داروها کسب کرده، برخی از این مضامین و اصطلاحات را مانند انواع مزاجها و اخلاط انسان و ارتباط آنها با بیماریها و بررسی علایم بیماریها و درمان آنها از طریق این مزاجها و اخلاط، درمانهای رایج برای تبها، بیماریهای گوارشی و بیماریهای اعصاب مانند مرض عشق و نیز استفاده از حجامت در درمان بیماریها را در شعرش به کار برده و به ویژه در توصیف اشیا و در بیان تقابل و تضاد مفاهیمی مثل دوا و درد، از آنها استفاده کرده است.