۵ نتیجه برای بول
محمد باقر مینایی، روجا رحیمی، محمدرضا شمساردکانی، منصور کشاورز،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
ادرار یکی از مواردی است که در طب سنّتی ایران جهت تشخیص وضعیّت سلامت مورد استفاده قرار میگیرد. در طب سنّتی، پزشک در راستای کمک به تشخیص بیماری، از نمونهی ادرار که در متون مختلف با نامهای بول، تفسره و به طور مجازی قاروره نامیده شده است، بهره میبرده است. نکتهی مهم این است که در متون مختلف طب سنّتی به زمان و شرایط و نحوهی جمعآوری نمونه اشاره شده است، به علاوه با بررسی کیفیت ادرار از لحاظ رنگ ادرار، قوام ادرار و کیفیتهایی از این دست تشخیص افتراقیهای ظریفی در این باب آورده شده است. در این مقاله به بررسی دیدگاههای طب سنّتی در زمینهی چگونگی اخذ ادرار اعم از زمان گرفتن نمونه، شرایط و محل نگهداری نمونهی ادرار و همچنین طریقهی جمعآوری ادرار اشاره خواهد شد. بهعلاوه مروری گذرا بر تشخیص افتراقیهای حاصل از بررسی ماهیت و کیفیت ادرار اعم از رنگ و قوام و بوی ادرار و همچنین وضعیّت ادرار در سنین و شرایط مختلف خواهیم پرداخت.
محمد عطارفر، فاطمه اشرف زاده،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: مزاج بهعنوان مهمترین تفاوت طب ایرانی با طب کلاسیک جایگاه ویژهای در تحقیقات وبررسیها از آن خود کرده است؛ اما متأسفانه بررسیهای انجام شده تا کنون از ارائه مدل کاملاً پذیرفته شده عاجز شدهاند که این مسأله میتواند به علت کمبود مطالعات پایهای در مفاهیم بنیادی بینش پیشینیان باشد. یکی از مدلهای پیشنهاد شده برای تعریف گرمای مزاج، مفهوم متابولیسم پایه در طب کلاسیک است که با چالش عدم همخوانی مزاج مغز که حکماً آن را سرد میدانستند با متابولیسم پایه آن که یکی از بالاترین مقدارها را در طب کلاسیک به دست آورده، رو به رو است. بهنظر میرسد بررسی ماهیت مزاج مغز بر اساس مبانی طب ایرانی میتواند به چالشهای متعددی پاسخ دهد و درک بهتری از بینش پیشنیان در مورد مفهوم مزاج بهارمغان آورد و احتمالاً در پیشنهاد راهکارهای درمانی جدید سودمند واقع شود.
مواد و روشها: روش این مطالعه از نوع کتابخانهای با رویکرد استنتاجی Deductive بوده و با هدف پاسخ به سؤالات زیر اطلاعات از منابع مکتوب طب ایرانی جمع آوری شده و تجزیه وتحلیل شدهاند. موضوعات مدنظر عبارتند از: مبانی تعریف و محاسبه مزاج اندامها بر اساس مبانی طب ایرانی؛ عوامل مؤثر بر مزاج یک اندام از نظر حکمای طب ایرانی؛ میزان انطباق مدل متابولیسم پایه با مفهوم گرما در طب ایرانی برای مزاج مغز؛
یافتهها: بیشتر منابع طب سنتی مزاج مغز را سرد و تر معرفی میکنند؛ اما در بخش مقایسه با سایر اندامها برای مغز کمترین سرما نسبت به واحد مرجع محاسبه میشود که این مسأله نشان دهنده قریب بودن مزاج مغز به اعتدال است. دلایل معتقدان به گرم بودن مزاج مغز با سایر مبانی طب سنتی بیشتر همخوانی دارد، همچنین یافتههای طب جدید و شواهد بالینی مؤید آن هستند.
بحث و نتیجهگیری: در این بررسی مفهوم مزاج مغز بر خلاف باور شایع ارائه شد. این مسأله نشان دهنده ضرورت بررسی متون اولیه پیش از ورود طب ایرانی به جامعه اسلامی و انجام پژوهشهای بنیادی و جامعتر در زمینۀ طب ایرانی را ثابت میکند، همچنین بر اساس این بررسی مدل متابولیسم پایه میتواند بهعنوان یک مدل برای بررسی مفهوم گرمای مغز نیز کاربرد داشته باشد.
فاطمه نوجوان، فتانه هاشم دباغیان، زینب قنبری، اسماعیل ناظم، محمد کمالی نژاد، روشنک مکبری نژاد،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
سابقه و هدف: اختلال در عملکرد سیستم ادراری تحتانی، روند طبیعی ذخیره سازی و دفع ادرار را با مشکل مواجه ساخته و آثار بیماریزای فراوان بر روی سلامت جسمی و روانی مبتلایان گذاشته و امروزه از مشکلات اساسی در حوزۀ سلامت و بهداشت به حساب میآید. بررسی رویکرد قدما به بیمایهای مثانه و علایم ادراری میتواند باب تازهای را در نحوۀ مواجهه و درمان این مشکلات به روی درمانگران و بیماران بگشاید. مقدّمۀ این امر، تبیین و به روزآوری مفاهیم و اصطلاحات طبّی ذکر شده در متون معتبر و کهن طبّی است. تقطیرالبول از جملۀ اصطلاحات طبّی است که قدما آن را ذیل مبحث مربوط به اختلال عملکرد سیستم ادراری تحتانی ذکر کردهاند. مطالعۀ متون نشان میدهد که این اصطلاح، مفهوم طبّی فراتری از معنای تحتاللفظی خود که ادرار قطرهای است، دارا میباشد. لذا بر آن شدیم تا به تبیین آن بپردازیم.
مواد و روشها: مباحث مربوط به مثانه و اختلالات عارض بر بول با تمرکز بر تقطیر البول، در کتب طبّی مرجع مطالعه شد. تمام مطالب مربوط به تعریف تقطیرالبول و اسباب و علل آن جمعآوری شد و مورد تجزیه و تحلیل محتوایی قرار گرفت، یافته های به دست آمده نهایتا جمع بندی و دسته بندی گردید و در قالب این مقالۀ مروری-تحلیلی به رشتۀ تحریر درآمد.
یافتهها: نتیجۀ بررسیها حاکی از آن است که شاید بتوان گفت تقطیرالبول، بیش از آنکه به معنای قطره قطره آمدن ادرار باشد، به معنای تکرّر ادرار است و علل به وجود آورندۀ آن یا ناشی از بول به عنوان مادّۀ دفعی، یا ناشی از آلات بول یعنی مثانه و عضلۀ موجود در گردن مثانه و یا ناشی از مشارکت اعضای دیگر با مثانه است.
نتیجه گیری: تقطیرالبول می تواند با علایم دیگر ادراری از جمله حرقتالبول، عسرالبول و سلسالبول همراه باشد که در این صورت، علّت به وجود آورندۀ هر یک از این علایم، تقطیرالبول را نیز موجب میشود. بیشتر در تقطیرالبول ناشی از علل عسرالبول است که ادرار به شکل قطره ای دفع میشود. .
غلامرضا محمدی فارسانی، محسن ناصری، مینا موحد، احمدرضا درستی مطلق،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: بدن انسان به منظور حفظ حیات، نیاز به مصرف انرژی دارد. بخش اعظم انرژی مصرف شده شامل میزان متابولیسم پایه میباشد که بین افراد مختلف، متفاوت بوده و عوامل متعددی بر آن تاثیر میگذارند. از سوی دیگر در مکتب طب سنتی ایران دیدگاه مزاجی وجود داشته و عوامل متعددی نیز بر نوع مزاج افراد اثرگذار است. تظاهرات گرمی و سردی مزاج و عوامل موثر بر آنها دارای تشابهاتی با عوامل موثر بر میزان متابولیسم پایه میباشد. این تشابهات ما را بر آن داشت تا به بررسی مفهوم مزاج در طب سنتی و مقایسه آن با متابولیسم پایه بپردازیم.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری توصیفی است که با بررسی منابع مستند طب رایج و طب سنتی شامل منابع معتبر طب رایج و بانکهای اطلاعاتی موجود و نیز نرمافزار کتابخانه جامع طب سنتی و متون اصلی طب سنتی ایران انجام گرفت. پس از طبقهبندی اطلاعات به دست آمده، تفاوتها و شباهتهای عوامل موثر بر هر یک از عناوین مزاج و متابولیسم پایه بررسی و تبیین شد.
یافتهها: عواملی مانند بافت عضلانی بیشتر، سطح بدنی بزرگتر، سن کمتر، مذکر بودن و افزایش فعالیت فیزیکی باعث افزایش میزان متابولیسم پایه میشوند؛ از طرفی طبق دیدگاه طب سنتی جثه عضلانی، درشت اندامی، سن کودکی، مرد بودن و تحرک زیاد از جمله عوامل تاثیرگذار در تشخیص گرمی مزاج افراد است. این در حالی است که عواملی که سبب کاهش متابولیسم پایه میگردند نیز مشابه عوامل تعیین کننده سردی مزاج افراد است.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه بهنظر میرسد که افراد گرم مزاج، دارای میزان متابولیسم پایه بیشتر و افراد سرد مزاج، دارای متابولیسم پایه کمتری باشند. از دیدگاه طب رایج تنظیم متابولیسم پایه و عوامل موثر بر آن در حفظ حیات انسانها ضرورت دارد. تشخیص و تنظیم مزاج افراد نیز در دیدگاه طب سنتی مهمترین عامل حفظ سلامتی و درمان بیماریهاست و علم مزاج شناسی یکی از مفاهیم پایهای طب سنتی بوده و بهطور مفصل در مورد آن بحث انجام گرفته است. بهنظر میرسد با بررسی دقیقتر و مستند نمودن این ارتباط بتوان از دریچهای متفاوت به سلامتی افراد توجه کرد و گزینههای بیشتری را در این راستا مورد ارزیابی قرار داد.
سمیرا رومینا، مصطفی نوروزی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: از آنجا که دیابت شایعترین بیماری غدد درونریز است و روند رو به رشد آن نگرانیهایی را در عرصۀ سلامت کشور ایجاد کرده است استفاده از گیاهان دارویی ممکن است بهتنهایی و یا در کنار داروهای شیمیایی در درمان دیابت مؤثر باشد. لذا بهمنظور تأثیر عصارۀ گیاه آبتره (Nasturtium officinale) بر میزان قند خون موش سوری دیابتی این تحقیق انجام گرفت.
مواد وروشها: در این مطالعۀ تجربی ۴۰ سر موش سوری نر با وزن ۲۵-۲۰ گرم پس از سازگاری با محیط حیوان خانه در شرایط استاندارد بهصورت تصادفی به ۵ گروه ۸ تایی تقسیم شدند. ۴ گروه بهوسیله تزریق داخل صفاتی داروی STZ (استرپتوزیتوسین) به میزان mg/kg ۶۰ و یک گروه بهعنوان گروه شاهد غیر دیابتی در نظر گرفته شد. قبل و همچنین در فواصل ۲۴، ۷۲ ساعته و یک هفته بعد از تزریق stz و تجویز عصارۀ هیدروالکلی گیاه آبتره، قند خون بررسی شد. سه گروه اول عصارۀ گیاه آبتره را با سه دوز متفاوت ( mg/kg۱۰۰، ۳۰۰، ۶۰۰) دریافت کردند. قند خون هر یک از این سه گروه در سه نوبت با فواصل معین اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون t-test در نرم افزار spss v.۱۶ مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: قند خون گروههای تیمارشده با دوزهای مختلف بولاغ اوتی (آبتره) در زمانهای ۲۴ و ۷۲ ساعت و یک هفته، کاهش معناداری نسبت به گروه شاهد در زمانهای مذکور داشت (<۰.۰۱p). به طوری که قند خون گروههای دیابتیشده دریافتکنندۀ عصاره، در زمان ۷۲ ساعت نسبت به ۲۴ ساعت و در ۱ هفته نسبت به ۷۲ ساعت کاهش بیشتری را نشان داد (<۰.۰۱p). بیشترین کاهش قند خون در غلظت mg/kg ۳۰۰ بود.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که عصارۀ آبتره نقش کاهندهای در میزان قند خون موشهای نر دیابتی داشت. بررسی آن روی انسانها توصیه میشود.