زهرا براتی، احسان کردی اردکانی، احمد شه گلی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: یکی از مسائل بحثبرانگیز معاصر، مرگ و چالشهای مرتبط با آن است. این موضوع در فلسفه و پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی چیستی مرگ از دید ملاصدرا و علم پزشکی (سنتی و مدرن) میباشد.
مواد و روشها: روش این پژوهش، از نوع تطبیقی است که با رجوع به منابع کتابخانهای و تحلیل چیستی مرگ به مقایسۀ دیدگاه ملاصدرا و پزشکی در این زمینه پرداخته میشود.
یافتهها: علم پزشکی در تبیین موضوع مرگ، بر علائم جسمانی تکیه دارد (علت قابلی). پزشکی مدرن مرگ را اموری نظیر «توقف نَفَس»، «توقف قلب و عدم جریان خون در بدن» و... میداند. در طب سنتی نیز مرگ، معادل ازبینرفتن حرارت غریزی است. در فلسفۀ ملاصدرا این امور بیان علت قابلی مرگ است و حقیقت و ضرورت مرگ را تبیین نمیکند. مطابق دیدگاه او در مرگ طبیعی، نفس انسان در اثر حرکت جوهری کمالاتی را کسب میکند و هنگامی که از طریق بدن به کمالات شایستۀ خود رسید، بدن را رها میکند و مرگ واقع میشود. بنابراین در نگاه ملاصدرا مرگ طبیعی، نتیجۀ کمال نفس است. این رویکرد، رویکردی متافیزیکی از مسئلۀ مرگ و تبیین حقیقی ضرورت مرگ است.
نتیجهگیری: بحث ملاصدرا از مرگ فراتجربی است که در آن با روش استدلالی، تحلیل جدیدی از مرگ انسان ارائه داده میشود و در این راستا حقیقت و ضرورت مرگ روشن میشود، اما رویکرد علم پزشکی، مبتنی بر تجربه و بیان علت قابلی مرگ است که هیچگاه ضرورت مرگ را تبیین نمیکند. از اینجهت این دو از یک موضع دربارۀ مرگ صحبت نمیکنند.