[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
اخلاق انتشار::
بانک ها و نمایه نامه ها::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
سؤالات متداول::
::
شاپای الکترونیکی و چاپی

p-ISSN: 2008-8574

e-ISSN: 2981-2380

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲ نتیجه برای کردی اردکانی

زهرا براتی، احسان کردی اردکانی، احمد شه‌ گلی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده

سابقه و هدف: یکی از مسائل بحث‌برانگیز معاصر، مرگ و چالش‌‏های مرتبط با آن است. این موضوع در فلسفه و پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی چیستی مرگ از دید ملاصدرا و علم پزشکی (سنتی و مدرن) می‌باشد.
مواد و روش‏‌ها: روش این پژوهش، از نوع تطبیقی است که با رجوع به منابع کتابخانه‏‌ای و تحلیل چیستی مرگ به مقایسۀ دیدگاه ملاصدرا و پزشکی در این زمینه پرداخته می‏‌شود.
یافته‌‏ها: علم پزشکی در تبیین موضوع مرگ، بر علائم جسمانی تکیه دارد (علت قابلی). پزشکی مدرن مرگ را اموری نظیر «توقف نَفَس»، «توقف قلب و عدم جریان خون در بدن» و... می‏‌داند. در طب سنتی نیز مرگ، معادل ازبین‌رفتن حرارت غریزی است. در فلسفۀ ملاصدرا این امور بیان علت قابلی مرگ است و حقیقت و ضرورت مرگ را تبیین نمی‏‌کند. مطابق دیدگاه او در مرگ طبیعی، نفس انسان در اثر حرکت جوهری کمالاتی را کسب می‏‌کند و هنگامی که از طریق بدن به کمالات شایستۀ خود رسید، بدن را رها می‏کند و مرگ واقع می‏‌شود. بنابراین در نگاه ملاصدرا مرگ طبیعی، نتیجۀ کمال نفس است. این رویکرد، رویکردی متافیزیکی از مسئلۀ مرگ و تبیین حقیقی ضرورت مرگ است.
نتیجه‌گیری: بحث ملاصدرا از مرگ فراتجربی است که در آن با روش استدلالی، تحلیل جدیدی از مرگ انسان ارائه داده می‏‌شود و در این راستا حقیقت و ضرورت مرگ روشن می‌‏شود، اما رویکرد علم پزشکی، مبتنی بر تجربه و بیان علت قابلی مرگ است که هیچ‏گاه ضرورت مرگ را تبیین نمی‏‌کند. از این‌جهت این دو از یک موضع دربارۀ مرگ صحبت نمی‌کنند.

محمود صیدی، احسان کردی اردکانی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده

یکی از مباحث ادراکات بصری، عارض‌شدن اختلال دوبینی یا لوچی در برخی انسان‌هاست که در این صورت اشیای خارجی دو بار دیده می‌شوند. ابن‌سینا اولین فیلسوف مسلمانی است که درصدد یافتن علل عارض‏‌شدن این اختلال به قوۀ بینایی انسان برمی‌آید. هدف این پژوهش بررسی علت دوبینی در حکمت سینوی است. روش این پژوهش از نوع تحلیلی‌ـ‌انتقادی است که با رجوع به منابع کتابخانه‌ای به بررسی اختلال دوبینی در حکمت سینوی می‌پردازد. عواملی که ابن‌سینا برای تبیین این پدیده ارائه می‌دهد بر مبنای کارکرد حس مشترک و نقش آن در دریافت و ادراک صورت‌های حسی است. با توجه به این‌که حس مشترک، قوه‌ای است که ادراکات همۀ حواس پنج‌گانه به آن وارد می‌شوند و این قوه نقش اساسی در ادراکات حسی دارد، از منظر ابن‌سینا تطبیق‌نیافتن صورت‌های علمی در آن، اختلال در آلات یا اعضای مادی، تخیل دو صورت علمی از یک شیء خارجی و ورود آن به حس مشترک از دلایل روی‌دادن اختلال دوبینی در انسان هستند.


صفحه 1 از 1     

مجله طب سنتی اسلام و ایران Journal of Islamic and Iranian Traditional Medicine

Creative Commons License
This Journal is licensed under a Attribution-NonCommercial 4.0 International License

Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 27 queries by YEKTAWEB 4700