در گذشته جبر محیطی حاکم بر ذهن بشر بدوی به دید و شناخت تکبُعدی او منجر میشد؛ به این صورت که هر چه را میدید، واقعیّت و جاندار میپنداشت و برای آنچه نمیتوانست بشناسد، افسانهای میآفرید و در خیالات خود پاسخ مجهولات را دنبال میکرد. این واکنش تکبُعدی و دید افقی نسبت به پدیدهها در راهکارهای درمانی او نیز نمایان میشد؛ یعنی بخشی از درمان را با استفاده از داروهایی که در طبیعت شناخته بود یا ابزاری که ابداع کرده بود، انجام میداد و بخشی دیگر از بیماریها را که نمیتوانست بشناسد به ماوراءالطّبیعه نسبت میداد و معمولاً به شیوههایی غیرعادی از قبیل سحر، جادو و اعمال و ابزار غیرمرتبط با بیماری متوسل میشد که این روشها گاهی بهدلیل تأثیر روانی بر بیمار میتوانست سبب مداوای او نیز شود. در ابتدا، درمانهای غیرمتعارف بیشتر کاربرد داشت، امّا رفتهرفته با شکلگیری علوم و گسترش دامنۀ شناخت آدمی، روشهای درمان صورت علمیتری یافت و تنها بخش کوچکی از این درمانها در فرهنگ عامّه باقی ماند. با توجّه به اینکه این راهکارها بخشی از فرهنگ عامّه هستند و حفظ این میراث ضروری است، همچنین به دلیل اینکه کرمان از حوزههای زیستی بسیار کهن فلات ایران بهشمار میآید که در زمینۀ علم طب نیز عمری دراز و قدمتی طولانی دارد، در این پژوهش سعی شده است که برخی از باورها و روشهای درمانی مربوط به کرمان بررسی شود. اطلاعات و دادههای پژوهش به شیوۀ کتابخانهای و میدانی جمعآوری شد. روش تحقیق نیز توصیفیـ تحلیلی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که رویارویی مردم کرمان با بیماریها یا بر پایۀ دانش و آگاهی بوده، یا بر پایۀ باور و دریافتهای روانی و درونی که در گونۀ اخیر با وجود نداشتن استناد علمی، گاه بر مبنای تلقین و تأثّر روانی، شیوۀ درمانی باوربنیاد مؤثر واقع میشده است.
Jahanshahi Afshar A, Ahmadi-Nasab M. Facing disease in folklore
(Case study: folklore of Kerman people). jiitm 2023; 14 (3) :225-238 URL: http://jiitm.ir/article-1-1634-fa.html
جهانشاهی افشار علی، احمدی نسب مینا. رویارویی با بیماری در فرهنگ عامّه
(مطالعۀ موردی: فرهنگ عامۀ مردم کرمان). مجله طب سنتي اسلام وايران. 1402; 14 (3) :225-238