سابقه و هدف: طبالاجساد، مفهومی است که کیمیاگران دورۀ اسلامی برای فهم، تشخیص و اصلاح نواقص و زواید عارض بر اجساد (فلزات) سبعه مطرح کردهاند. آنها فلزات را همچون بدن انسان، در معرض فساد و مرض میانگاشتهاند و میکوشیدند تا براساس روابط علمالمیزان، انحراف مزاج آنها را تشخیص دهند و براساس تدابیر کیمیایی از جمله ترکیب، این انحراف را برطرف و مزاج جسد را به وضعیت تعادلی خود نزدیک کنند. پیش از این و در بیشتر مطالعات رایج و موجود، مقوله اکسیر، یکی از مقولاتی بوده که بیشتر مورخان علم، برای فهم رابطه طب و کیمیا بر آن متمرکز میشدند. اما در این مقاله، مفاهیم و روشهای رایج دیگر در طبالاجساد از جمله مزاج، خاصیت و ترکیب و تدبیر، نیز شرح داده شده است. مطالعات تاریخنگارانه مبتنی بر روش ترکیب که اساس طبالاجساد است، دامنه مطالعه در باب تعاملات طب و کیمیا را میتواند گسترش دهد. مواد و روشها: این مقاله یک مطالعه کتابخانهای است که برای ساماندادن و نگارش آن چند رساله در صناعت کیمیا از سه حکیم کیمیاگر بزرگ دوره اسلامی یعنی جابربنحیان، مؤیدالدّین طغرایی و اَیدَمُر جَلدکی، بررسی و بخشی از مباحث آنها در ارتباط با طبالاجساد، اصلاح و درمان فلزات ارائه شده است تا مفاهیم پایه و روشهای اصلی در این دانش استخراج، شرح و تا حد ممکن با یکدیگر، مقایسه شوند. قبل از آن بر مبنای مقالات لاتینی، عربی و فارسی موجود و براساس جستوجوی مفهوم ارتباط طب و کیمیا در دوره اسلامی، پیشینهای مختصر از آن گزارش شده است. یافتهها: بخش قابلتوجهی از متون معتبرتر در کیمیای دوره اسلامی که متعلق به سه کیمیاگر نامدار این دوره است، به طبالاجساد اختصاص یافته است. در این بخشها، مواد و روشهایی برای مداوا و اصلاح امراض در اجساد سبعه معرفی شده که استفاده از آنها با آنچه طبیبان انجام میدادهاند مشابه است. براساس همین شباهت، در مواردی نیز اعضای بدن به قلم کیمیاگران توصیف و حتی رسم شده، علل امراض شرح داده شده و روشهایی نوآورانه برای درمان آنها پیشنهاد شده است. نتیجهگیری: طبالاجساد شاخهای مطرح در متون کیمیاست که بهواسطه شباهت مفاهیم و روشهای آن با مفاهیم و روشهای طب دورۀ اسلامی، میتواند محملی برای بازشناخت رابطۀ طب و کیمیا بهشمار آید.